پایگاه خبری دانشگاه بوعلی سینا- بسنا

تعداد بازدید: ۲۴۴۹
|
کد خبر: ۱۹۷
گفتگویی صمیمانه، اما صریح با دکتر عباس افخمی؛

چرا وارد گلستان شدیم؟!

معاون آموزشی و تحصیلات تکمیلی سابق دانشگاه در گفتگوی اختصاصی با بسنا: به این نتیجه رسیدیم که گلستان از لحاظ کارآمدی و امنیت و پشتیبانی بهتر است.
تاریخ انتشار: ۰۸:۳۳ - ۰۸ اسفند ۱۳۹۶

خبرنگار پایگاه خبری دانشگاه بوعلی سینا، بسنا، به سراغ دکتر عباس افخمی عقداء استاد تمام رشته شیمی تجزیه و معاون آموزشی و تحصیلات تکمیلی سابق دانشگاه بوعلی سینا رفته و گفتگویی در مورد برخی اقدامات صورت گرفته در دوره مدیریت ایشان داشتیم:

دو امر مهم که در دوره معاونت دکتر افخمی اتفاق افتاد یکی تغییر سامانه آموزشی از سما به گلستان و یکی هم ثبت غیبت ها در سامانه بود.

آقای دکتر علت تغییر سامانه دانشگاه بوعلی سینا از سما به گلستان چه بود؟

سامانه قبلی یعنی سامانه سما کارایی مناسبی نداشت و نسبت به سایر سامانه های موجود کاستی های زیادی داشت. البته این سامانه در زمانی منحصر به فرد بود. بعد ها سامانه های دیگری با کارایی هایی بهتر روی کار آمدند. ما یک سال و نیم تلاش کردیم تا شرکت مربوط کاستی ها را برطرف کند و حتی برای همکاری در ایجاد یک سیستم یکپارچه تحت وب اعلام آمادگی کردیم. همانطور که دانشگاه این همکاری را در مورد سما انجام داده بود و در حقیقت خاستگاه سما دانشگاه بوعلی سینا بوده است، متأسفانه نتیجه ای که باید را نگرفتیم و در یک فرایند اتلاف وقت واقع شدیم و در نهایت با مأیوس شدن از آن شرکت، به فکر جایگزینی سما با سامانه های موجود افتادیم. بررسی ها و مشورت های لازم انجام شد. حتی گروه های کارشناسی به دانشگاه هایی که کاربر این سامانه ها بودند اعزام شدند و با توجه به تحقیقات انجام شده به این نتیجه رسیدیم که گلستان از لحاظ کارآمدی و امنیت و پشتیبانی بهتر است. در آن زمان ۸۵ دانشگاه و مؤسسه آموزش عالی نیز گلستان را بکار گرفته بودند. دانشگاه هایی مثل پیام نور و تهران این نرم افزار را داشتند و ما این نرم افزار را جایگزین سما کردیم. طبیعی بود که در ابتدای کار مشکلاتی وجود داشته باشد که با تلاش دست اندرکاران و صبر و حوصله و همکاری دانشجویان رفع شد و الان خود نرم افزار گلستان هیچ مشکلی ندارد و شاید در بعضی موارد فقط مشکل کاربری داشته باشد.

در اوایل انتقاداتی بر پشتیبانی گلستان بود و این انتقادها تنها از سمت دانشجویان نبود بلکه از سمت کارشناسان نیز انتقاداتی از عملکرد این سامانه صورت می گرفت. لطفا در این باره توضیح دهید.

معمولا در مقابل هر تغییر ابتدا مقاومت هایی صورت می گیرد و این مقاومت در مقابل تغییر سامانه سما هم بود. ما از طرف دست اندکاران سما تحت فشار بودیم و آنها می گفتند که شما نمی توانید سامانه گلستان را پیاده کنید. البته طبیعی هم بود. من فکر نمی‌کنم که پشتیبانی شرکت مشکلی داشت. شرکت پیگیر بود کوتاهی ای نمی کرد. برای کارشناسان آموزش کارگاه هایی گذاشت و نماینده خود را مستقر کرد. ما وظیفه به کارگیری آموخته ها را داشتیم. منتهی ما نتوانستیم کار را خوب پیاده کنیم. به عنوان مثال اگر گروه درس خود را اشتباه در سیستم تعریف کند مقصر کیست؟ سامانه گلستان پشتیبانی نسبتا خوبی داشت. بارها با این موضوع مواجه می شدیم که کارشناسانی می گفتند سیستم گلستان مشکل دارد و بعد مشخص می شد که مشکل کاربری است. البته برخی از این مشکلات طبیعی بود. در اینجا لازم می دانم از سعی و تلاش کارشناسان عزیز و همچنین صبر و حوصله دانشجویان در تحمل مشکلات اولیه این سیستم تشکر کنم.

آیا از لحاظ مالی برای ماندن سامانه سما گروهی ذی نفع بودند؟

خیر، چنین ادعایی نبوده و نیست. به هر حال طرفدارانی وجود داشت و با ما مقابله هایی می شد. مثلا این اعلام در حضور دانشجویان، توسط یکی از مسؤولین، که قسم می خورم سیستم سما بر می گردد، نه چندان کم تأثیر در زمانی که پنج یا شش ماه از استقرار و شروع به کار سیستم گلستان گذشته بود، نشان دهنده بخشی از این مقابله ها است. نمی گویم منافع مادی داشته ولی قطعأ برای برخی جاذبه ای وجود داشته که علاقه ای به سیستم جدید نشان نداده و خواستار برگشت سیستم قبلی بوده اند. طبیعی است که تمام تلاش خود را هم می کردند که سیستم قبلی برگردد. ولی این ها مربوط به منافع مادی نبوده است.

اتفاق دیگری که در این دوره افتاده، بحث ثبت غیبت دانشجویان در این سیستم بود. آغاز کار از کجا بود و آیا این سیستم در دانشگاه های دیگر نیز پیاده شده بود؟

ما یک سیستم جدید (گلستان) نصب کردیم و باید هم با آن کار می کردیم. در همه دانشگاه ها لیست حضور و غیاب موجود است. سیستم گلستان این توامندی را دارد که استاد سر کلاس حضور غیاب را ثبت کند. چیز جدیدی هم نبود. در این موضوع ابهام هایی وجود داشت. اطلاع رسانی خوب انجام نشده بود. توضیحاتی داده می شد که مفید بود. البته گاهی اعتراض نبود، هجمه بود، که در آن صورت توضیح مفید نبود. این که من از خودم دفاع کنم را نه لازم می دیدم و نه مفید. چیز جدیدی نبود که ما شروع کنیم. آیین نامه مصوبه شورای عالی برنامه ریزی، بحث حضور و غیاب و غیبت مجاز حداکثر ۳/۱۶ را مطرح می کند و بحث اینکه غیبت بیش از این باعث حذف درس یا صفر شدن نمره دانشجو می شود. البته لازم به ذکر است که جلسات مجاز غیبت یک حق نیست بلکه حداکثر امتیازی است که می توان برای یک دانشجو قائل شد. این ها در آیین نامه وجود دارد. ما تنها کاری که کردیم نظام مند کردن آن بود. استاد در لیستی که دارد حضور غیاب می کند، خودش آن را در سیستم ثبت می کند و یا به آموزش تحویل می دهد و آموزش غیبت ها را در سیستم وارد می کند. اما چیزی که ما دنبال آن بودیم این بود که تشکیل ۱۶ جلسه از کلاس برای هر درس طبق سرفصل های آن اتفاق بیفتد. یعنی اگر اینطور نباشد کلاس کامل نیست. حق دانشگاه و دانشجو هم هست. من هم به عنوان معاون آموزشی از حق دانشگاه و دانشجو به عنوان حق الناس دفاع می کردم. ما همینطور که دانشجویانی را داریم که از تشکیل کلاس ها خوشحال نمی شوند دانشجویانی هم داریم که به تشکیل نشدن کلاس معترضند. ما هفته های اول و دوم، هفته های قبل و بعد عید، هفته های بین تعطیلی و هفته های آخر هر ترم را هفته های بحرانی می گفتیم، چون کلاس ها تشکیل نمی شد. هدف از این کار تشکیل کامل جلسات درس بود. در شورای آموزشی دانشگاه قرار شد که اگر کلاس تشکیل نشود برای کل دانشجویان غیبت ثبت می شود. و این امر به تشکیل کلاس ها کمک کرد. تا قبل از پیاده سازی این سیستم سابقه نداشتیم که در هفته اول، ۸۵% کلاس ها تشکیل بشود. این کار، کار بدی نبود‌. اگر دانشجویی یک هفته هم غیبت داشته باشد باز هم از امتیاز ۳/۱۶ می تواند استفاده کند. یعنی جا دارد باز هم غیبت کند. نظام آموزشی در دانشگاه بوعلی سینا نظام تمام وقت است. یعنی اینکه دانشجو باید در همه جلسات کلاس شرکت کند. من معتقدم این مفید است. برای برگزاری یک کلاس هزینه های زیادی می شود. وقت زیادی هم صرف می شود. این کلیت قضیه بود و چیز جدیدی هم نبود. فقط ما جدی تر به آن پرداختیم. حق دانشجو تشکیل کلاس است نه عدم تشکیل کلاس و ما از حق دانشجو دفاع کردیم. یک دانشجو هم اگر حق خود را بخواهد، هر کس در هر پستی باشد، مسؤول است و باید رعایت کند. شما فرض کنید ما ۱۲۰۰۰ دانشجو داریم و حتی اگر ۱۰% هم راضی نباشند حق دارند. در صورتی که کسانی که ناراضی بودند حق آن ها ضایع نمی شود. دانشجویانی که در هر جایگاهی دانشجویان را نمایندگی می کنند باید از این مسأله حمایت کنند. البته ما باید در این مورد بیشتر اطلاع رسانی می کردیم وگرنه وجدان هر دانشجو این مسأله را می پذیرد. و ما بارها شاهد بودیم که وقتی مسأله را روشن می کردیم دانشجو می پذیرفت.

فرمودید ثبت حضور و غیاب بر عهده استاد است. اگر دانشجو علت غیبت های آتی خود را با استاد درمیان بگذارد و اجازه بگیرد و استاد هم بپذیرد و برای او حاضری بزند، اما در زمان برگزاری همین کلاس برای دانشجو بیرون از دانشگاه مشکلی پیش بیاید استاد مسؤول است. این تعارض را چگونه می شود حل کرد؟

به نظر من تعارضی وجود ندارد. وقتی این استاد پذیرفت که دانشجو غیبت کند ولی غیبت را رد نکند باید تمام جوانب را نیز بپذیرد. اما تا الان الحمدلله چنین اتفاقی نداشتیم و اگر به مرحله رسیدگی برسد استاد باید پاسخگو باشد. ما در نظام آیین نامه جایی برای این مسأله نداریم. اگر دانشجو مشکلی داشته باشد که از نظر شورای دانشگاه، آن مشکل پذیرفته شده باشد می شود غیبت موجه. اگر غیبت دانشجو بیش از ۳/۱۶ شد شورای دانشگاه باید بررسی کند و اگر دلیل غیبت، موجه باشد درس حذف می شود و اگر غیر موجه باشد نمره صفر داده می شود.

گاهی در اواخر ترم درس زودتر تمام می شود و استاد باز هم بخاطر حضور غیاب، مجبور است کلاس را تشکیل دهد چون آموزش برای کل کلاس غیبت می زند.درباره این موضوع چه نظری دارید؟

آموزش یک اصولی دارد. یکی از ابتدایی ترین اصول این است که استاد برای کل جلسات درس، باید طرح درس داشته باشد. اینکه استاد هفته دهم درسش تمام شود معنی ندارد. شما این سؤال را از متخصصین و خبرگان علوم تربیتی بپرسید. اصلا پذیرفتنی نیست استاد درس خود را زودتر تمام کند. هر استاد باید طرح درس و سرفصل داشته باشد و بین جلسات تقسیم کند. و اگر درسی زودتر تمام شد باید ببینیم مشکل کجا بوده است. متخصصین رشته که سرفصل را تدوین کرده اند، ۱۶ جلسه را برای تکمیل سرفصل لازم دانسته اند. می دانید که سرفصل دروس مصوب شورای عالی برنامه ریزی است و این شورا کمیته ها و گروه هایی دارد که متخصصین هر رشته برنامه درسی گروه خود را می نویسند و بعد مصوب و سپس جهت اجرا ابلاغ می شود. و حالا هم که اختیاراتی در این خصوص به دانشگاه ها واگذار شده است باز هم کمیته ها و گروه هایی متخصص در هر زمینه تشکیل می شود و نهایتا در شورای برنامه ریزی دانشگاه تصویب و سپس اجرا میشود.

در دوره شما سخت گیری در مورد آزمون های میان ترم مشاهده شد و اصلا یک فصلی برای میان ترم ها باز شد. در بعضی رشته ها مثل حقوق یا تربیت بدنی دروس طوری نیستند که بتوان منقطع از آن، میان ترم گرفت و درس کاملا بهم پیوسته است و دغدغه برگزاری این آزمون کمی امنیت خاطر دانشجو را می گرفت. سؤال این است که این طرح از کجا آمد و آیا در دانشگاه دیگری هم وجود داشته است؟

البته سخت گیری نبود بلکه تأکید بر اجرای سنجش مستمر بود. سنجش مستمر روشی علمی و مورد قبول است و پشتوانه کاملا علمی دارد و امنیت خاطر دانشجویان را فراهم می کند. در ارزیابی مستمر، آزمون هم آموزش است. هر استادی به تعدادی که می خواهد میان ترم می گیرد و دانشجو متوجه می شود که نحوه ارزیابی استاد به چه شکل است و حتی استاد هم متوجه نحوه و میزان فراگیری دانشجو می شود. به علاوه اگر میان ترم نباشد دانشجو تا نزدیک پایان ترم به طور جدی به درس نمی پردازد و در شب امتحان با حجم زیادی مطلب مواجه است. این ماهیت خیلی از افراد است. ممکن است عده ای مرتب کار خود را انجام دهند. دانشجوها اکثرا شب امتحانی کار می کنند که از لحاظ علمی این ارزیابی پذیرفته نیست. قبلا هم میان ترم در رشته های مختلف برگزار می شد. من خودم در تمام مقاطع که تدریس می کنم، حداقل یک میان ترم را برگزار می کنم و خوب هم هست. حتی اگر دانشجویان از نتیجه راضی نباشند آن را تکرار می کنم. این برای کمک به دانشجو است. خلاصه اینکه در دانشکده های مختلف برگزاری میان ترم مرسوم بود. ما فقط تأکید کردیم که میان ترم جدی گرفته شود و طوری برگزار شود که برای دانشجو مفید باشد و آموزش دانشکده ها نیز در برگزاری میان ترم همکاری داشته باشند. میان ترمی که نمره آن بعد از پایان ترم به دانشجو اعلام شود مفید نیست. دانشجویی می خواهد درسش را حذف کند و منتظر نمره میان ترم است و تازه این نمره بعد از تاریخ حذف نهایی می آید یا مثلا بعد از پایان ترم می آید که این یک مشکل بود. زمان برگزاری باید طوری باشد که دانشجو فرصت مطالعه را داشته باشد. همچنین ضوابطی را هم قرار داریم. هر درسی بخش های مختلف دارد و استاد تعداد فصل های معینی را میان ترم می گیرد و می تواند آن را برای پایان ترم حذف کند یا حذف نکند. مدل های مختلفی هست. اینکه از درسی به دلیل پیوستگی موضوعی نتوان میان ترم گرفت فکر نمی کنم حرف درستی باشد. ما درسی نداریم که مطالب آن بهم پیوسته نباشد. می شود امتحان میان ترم برگزار کرد و این به نفع دانشجو است. در سر فصل های جدیدی که از سوی شورای برنامه ریزی به دانشگاه ها ابلاغ می شود جدولی دارد که در آن عنوان های آزمون میانی، ازمون پایانی و حتی پژوهش درسی هم دارد. این در برنامه ریزی درسی اصولی است. لطفا به وبگاه چند دانشگاه بزرگ در قاره های مختلف سر بزنید و ببینید در آن ها هیچ درسی بدون میان ترم ارزیابی نمی شود. من مورد دیدم که برای دانشجوها ده آزمون میان ترم و یک پایان ترم مشخص کرده است.

ثبت نمره های میان ترم الزامی شد یا نه؟

خیر نشد، تا زمانی که من بودم. اما این امکان فراهم شد. ما گزارشی از دانشکده ها می گرفتیم که ببینیم میان ترم برگزار شده یا نه.

میانترم چه درصدی از نمره پایانی را دربر می گیرد؟

بستگی داشت استاد چه درصدی را برای میان ترم در نظر بگیرد و این کاملا دست استاد است. ما در تصمیم گیری ها بر خود واجب می دانستیم که در حوزه هایی که اختیار استاد بوده وارد نشویم و دخالت نکنیم. این یک اصل است که در بعضی موارد فقط استاد باید تصمیم بگیرد. حتی در یک مورد که یک کارشناس در کار یک استاد دخالت کرده بود ما برخورد سخت کردیم و با وساطت خود استاد کوتاه آمدیم.

آیا ما استادِ پروازی (استاد از دانشگاه های دیگر) داریم؟

خیر. اما در درس های محدودی در مقطع دکتری از اساتید دانشگاه های دیگر استفاده می کنیم که در سال به ۵ مورد هم نمی رسند. البته ممکن است استادی داشته باشیم که استخدام دانشگاه بوعلی سینا باشد ولی ساکن همدان نباشد.

در دوره معاونت شما سختگیری صورت گرفت که اعضای هیأت علمی دانشگاه بوعلی سینا باید ساکن همدان باشند. آیا این موضوع مخالف با آزادی های شخصی افراد نبود؟

اصلا چنین الزامی نبود. بر اساس مقررات استاد باید از شنبه تا ۴شنبه تمام وقت در دانشگاه حضور داشته باشد، اما واقعیتی وجود دارد که مستقر نبودن در همدان می تواند سبب عدم حضور تمام وقت در دانشگاه شود. این حق دانشگاه است که از استادش بخواهد تمام وقت در دانشگاه باشد ولی هیچگاه ما الزام نکردیم استاد باید ساکن همدان باشد بلکه گفتیم استاد باید تمام وقت در دانشگاه باشد چون هیأت علمی تمام وقت است.

این موضوع این تعارض را ایجاد کرد که بعضی از اساتیدی که در همدان ساکن بودند تنها دو روز در هفته در دانشگاه حضور داشتند و اساتیدی که سه روز در همدان بودند ، سه روز از ۸ صبح تا ۸ شب در دانشگاه حضور داشتند. نظرتان چیست؟

مسأله دو چیز است. یکی، استادی که در همدان است و در دانشگاه حضور نمی یابد و دیگر عزیزانی که بدلیل اینکه بدون مجوز قانونی با مراکزی در خارج از دانشگاه همکاری دارند حضور تمام وقت ندارند. دسته اول یک عمل خلاف قانون و دسته دوم دو عمل خلاف قانون انجام می دهند. مدیرگروه و رئیس دانشکده موظف هستند حضور و عدم حضور استاد را کنترل کنند. اساتید از لحاظ اداری موظف هستند اگر طی روزهای شنبه تا ۴شنبه خواستند به مسافرت بروند باید مرخصی بگیرند. این ها کارهای اداری است. اگر خدایی نکرده منِ استاد دانشگاه در یک روز غیر تعطیل در جایی به غیر از دانشگاه برایم مشکل پیش بیاید تمام حق و حقوق من از دست می رود. در این مورد علاوه بر بحث شرعی، بحث قانونی هم مطرح است. البته، من به عنوان معاون آموزشی تأکید داشتم که گروه و دانشکده برنامه هفتگی استاد را در دو یا سه روز متراکم نکنند. مثلا اینکه یک استاد تمام وقت در یک روز 12 ساعت کلاس داشته باشد پذیرفته نیست. من در مدت معاونت خود تأکید زیادی بر رعایت حق و حقوق دانشگاه داشتم که تعارضی هم با حق شخصی افراد نداشته است.

آیا حذف کارشناسان گروه های آموزشی به دستور شما بود؟

خیر. برنامه معاونت توسعه مدیریت و پشتیبانی دانشگاه بود ولی یک کلیتی داشت که از موازی کاری جلوگیری شود، که این مورد تأیید ما بود و ما هم همکاری کردیم. البته نواقصی هم داشته مثل دانشکده علوم انسانی که اگر حل نشود ممکن است طرح به مشکل بربخورد.

بعضی از دانشگاه ها در کنار اساتید آموزشی اساتید پژوهشی هم دارند. در دانشگاه بوعلی سینا این مسأله تعریف شده یا نه؟

در دوره وزارت دکتر فرجی دانا اساتید پژوهشی در دانشگاه حذف شدند. اساتید پژوهشی خاص پژوهشگاه ها هستند.

آقای دکتر از فرصتی که در اختیار ما قرار دادید بسیار سپاس گزارم. در آخر هم اگر صحبتی دارید بفرمایید.

بنده هم از شما متشکرم و برای تمامی دانشجویان عزیز آرزوی موفقیت دارم.


ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر:
صفحه نخست