پایگاه خبری دانشگاه بوعلی سینا- بسنا

تعداد بازدید: ۱۷۶۹
|
کد خبر: ۵۱۸
دكتر شريف لك زايي در جمع دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا:

انقلاب اسلامي بدون حضور مردم اتفاق نمي افتاد

استاديار گروه فلسه سياسي پژوهشكده علوم و انديشه سياسي، بيان كرد: انقلاب اسلامي بدون حضور مردم اتفاق نمي افتاد بنابراين عنصر پيشرو در انقلاب اسلامي حضور گستردگي مردم هستند.
تاریخ انتشار: ۱۸:۳۴ - ۲۹ فروردين ۱۳۹۷
به گزارش خبرنگار بسنا، دكتر شريف لك زايي، استاديار گروه فلسه سياسي پژوهشكده علوم و انديشه سياسي روز چهارشنبه 29 فروردین، در نشست علمي تخصصي انقلاب اسلامي و آزادي از نظريه تا عمل در سالن سينمای دانشكده علوم پايه، اظهار داشت: آزادي از گذشته تاكنون بحث مهم و چالش برانگيزي بوده است بخصوص اگر با موضوع انقلاب اسلامي مطرح شود.

وي بحث آزادي را در موضوع انديشه سياسي امام به عنوان رهبر انقلاب اسلامي مطرح كرد و گفت: حضرت امام اثر مستقلي در خصوص آزادي مطرح نكردند و بايستي از مجموع بحث هاي ايشان، نظريه امام استنباط شود و در واقع نظريه اينجا توضيح منسجم و نظام وار مجموعه از مفاهيم هست كه مي تواند به آشكارسازي يك ديدگاه به ما كمك كند.

دکتر لک زایی خاطرنشان کرد: چيزي كه در مرحله اول مورد توجه است مفهوم آزادي است، كه حضرت امام در مباحث خود در پاسخ به پرسش " آزادي از نظر شما چيست؟ " پاسخ دادند: "آزادي يك مساله روشن و يك خواست اوليه و اصيل است كه بشر همواه تقاضا داشته كه در اختيار بگيرد و با آن مسير خود را طي كند. زيرا اساسا جوهر و گوهر انسان آزادي است" و به تعبير شهيد بهشتي، به عنوان يكي از تاثیرگذاران در انقلاب اسلامي از ياد رفتن اين جوهر به مسخ انسان منجر مي شود.

وي بیان كرد: آزادي، توانايي استفاده انسان از حس انتخاب گري خود در سطوح و لايه هاي مختلف است. برخي از متفكران مفهومي از آزادي را كه به معني يك توان و امكان و فرصت است بيان مي كنند كه شهيد بهشتي يكي از آنهاست. 

لک زایی افزود: تعبير ديگري از آزادي و انقلاب اسلامي در نگاه امام اين هست كه ما آزادي را به عنوان يك سرآغاز جديد تلقي كنيم. اين سرآغاز جديد يعني خلق يك فرصت جديد براي اينكه انسان بتواند به اهدافي برسد. بنابراين خود انقلاب اسلامي هم يك فرصت است و در واقع بزرگترين فرصتي است كه در اختيار ما قرار گرفته كه ما بتوانيم آنچه را كه خود انتخاب مي كنيم و مسيري كه خود تشخيص مي دهيم كه درست است انتخاب كنيم و ادامه دهيم.

وي تصریح کرد: نقش دولت در اينجا مهم مي شود زيرا اگر ما آزادي را در انقلاب اسلامي به عنوان خلق و ايجاد فرصت بدانيم، اين سوال مطرح مي شود كه جمهوري اسلامي و دولت هاي برآمده از انقلاب اسلامي چه تمهيداتي انديشيده اند كه ما از اين فضا و فرصتي كه در اختيار ما قرار داده شده برخوردار شويم.

لک زایی اضافه کرد: در اينجا شايد بتوان اين تلقي را ارائه كرد كه نقش دولت، هم در جهت گيري هاي كلي مي تواند به ما كمك كند و هم موانع سر راه آزادي را رفع كند. البته اين موضوع بايد بررسي شود كه ما بعد از گذشت حدود ٤٠ سال از انقلاب اسلامي چه مقدار رو به اين سمت حركت كرده ايم؟

وي در ادامه حضرت امام خميني را به عنوان يك حكيم حكمت متعاليه معرفي كرد و گفت: امام فيلسوفي است كه در حوزه حكمت متعاليه تلمذ كرده و از مفسران بزرگ اين حكمت تلقي مي شود و اگر ملاصدرا ابحاث نظري حكمت متعاليه را نظام مي بخشد، امام ابحاث عملي و بخصوص در عرصه عيني آنرا بصورت كامل تري تحقق مي بخشد. 

استاديار گروه فلسه سياسي پژوهشكده علوم و انديشه ي سياسي اشاره کرد: در حكمت متعاليه زماني كه بحث حركت جوهري مطرح مي شود، در حوزه ارادي يعني انسان و انسان شناسي را به گونه ديگري تلقي مي كنيم. در آنجا انسان به معني شدن هست و مسيري كه طي مي كند همواه در حال تحول است. بنابراين مباحثي که در حوزه فلسفي مي توان به عنوان بنياد اين نگاه از آن ياد كرد، بحث حركت جوهري و حركت انسان در مسير شدن است. بدين صورت حركت جوهري ارادي ضمينه خلق فرصت هاي جديد را هم در درون و هم در عرصه اجتماعي براي انسان فراهم مي كند. همچنين، انقلاب اسلامي كه خود يك حركت جوهري تأثيرگذار در روح جامعه ايراني تلقي مي شود ضمينه ساز اين خلق و فرصت بزرگ براي تحرك در عرصه هاي مختلف است. بنابراين اگر انقلاب اسلامي جامعه را به سمت ركود هدايت كند، از اين مسير دور مي شود و اگر همراه در حال تحول باشد، مي توان گفت هدف انقلاب اسلامي تأمين شده است.

وي در ادامه ضمن طرح اين سوال كه آيا وقتي انقلاب اسلامي پيروز شد ما به آزادي رسيديم؟ گفت: اين سوال را از شهيد بهشتي مي پرسند و ايشان پاسخ مي دهند: "درست است كه انقلاب اسلامي به تعبيري كه من داشتم يك امكان و فرصت را فراهم كرد كه ما به اين شعار ها برسيم اما هنوز خيلي كار داريم تا به آن برسيم. انقلاب اسلامي يك مستبد را به زير كشيد ولي ذهن هاي استبداد زده اي وجود دارد كه اين ذهن ها بايستي تغيير پيدا كند."

لک زایی اشاره كرد: اين ذهن ها را نمي توان يك شبه تحول بخشيد و نياز به تمرين و ممارست دارد و اينكه ما بصورت نهادي، آزادي را در ذهن و جان بپذيريم.

وي افزود: ما منتظريم كه فرد ديگري بيايد و وضعيت مارا سامان دهد. اينجاست كه انسان شناسي كمك مي كند. نوع نگاه امام و متفكراني كه در انقلاب اسلامي نقش داشتند و نوع نگاه انديشه اسلامي اين است كه خود انسان بايد تحولي در جان خود ايجاد كند و در عرصه بيروني و عيني هم تمرين كند تا بتواند به نقطه ي مطلوب برسد.

لک زایی ادامه داد: آزادي هم همينطور است، يك مرحله از آن حرف و شعار و داشتن يك تبيين تئوريك و خوب است ولي بخش عمده به عمل برمي گردد. 

وي در ادامه با طرح اين سوال كه چه فرد یا نهادي به خلق و ايجاد فرصت اهميت مي دهد، پاسخ داد: خلق فرصت ها از مهم ترين اركاني است كه در يك جامعه وجود دارد. اگر نهاد ها و دولت ها هم در فرآيند قبض و بسط آزادي سهيم هستند و بر فرض كه تأثيرات مهمي هم دارند، اينها هم تابعي از مناسباتي است كه در رفتار انسان ها در جامعه وجود دارد. يعني مناسبات از دل جامعه شكل مي گيرد و وقتي انسان مسئوليتي را قبول مي كند همين مناسبات در آنجا هم شكل مي گيرد.

لک زایی تاکید کرد: اين امكان وجود ندارد كه جامعه اي نا آزادي خواه باشد. پارادوكسي كه اينجا بوجود مي آيد اين است كه كسي كه مستبد است، آزادي خواه ترين فرد هم هست چون آزادي همه را محدود مي كند كه خودش آزاد باشد. اين در صورتي است كه انقلاب اسلامي در مورد خلق يك فرصت براي همه صحبت مي كند.

وي در پاسخ به اين سوال كه چگونه به آزادي برسيم و از آن بهرمند شويم، گفت: اين امكان دقيقا در عرصه آموزش و تعليم و تربيت صورت مي گيرد. يعني ما بايد از همان ابتدا آموزش ببينيم تا از آزادي استفاده كنيم.

وي آموزش و پرورش را مهترين عرصه اي معرفي كرد كه مي تواند اهداف و ارزش هاي انقلاب اسلامي را تأمين كند و افزود: بخش عمده تحولات بايد در اين نظام صورت گيرد. بزرگترين ايراد نظام تعليم و آموزش ما اين است كه يك انسان متفكر به جامعه تحويل نمي دهد. بنابراين وضعيت هر جامعه محصول تربيت و آموزشي است كه در آن جامعه اتفاق مي افتد.

دکتر لک زایی تأكيد داشت: ما نياز به نظريه هايي براي حكمراني داريم از جمله نظريه عدالت، آزادي، دولت، قدرت كه براي آنها تلاش هايي شده ولي هنوز نمي توان گفت نظريه دولت جامعه اسلامي چيست؟

وي در ادامه بيان كرد: انقلاب اسلامي بدون حضور مردم اتفاق نمي افتاد بنابراين عنصر پيشرو در انقلاب اسلامي حضور گستردگي مردم هستند.

وي افزود: اختلاف نظر در جامعه بايد وجود داشته باشد ولي رفتار مردم بايد مبتني بر معياري باشد كه در نظر گرفته شده. بنابراين معيار قانون چون حدود را مشخص مي كند بسيار مهم است.

لک زایی تشريح كرد: آزادي از نظر ديني هم مساله مهمي است و پشتوانه ديني براي آزادي داريم و آموزه هاي ديني بر آن تأكيد دارند. از طرفي پشتوانه فلسفي هم براي آزادي داريم و در حكمت متعاليه كه حضرت امام، استاد مطهري و بزرگان انقلاب اسلامي به اين حكمت وافادار بودند و جزء مدرسان اين حكمت بودند. در آنجا هم ذكر مي شود كه انسان چاره اي بجز اختيار ندارد و اگر عنصر اختيار از انسان گرفته شود به موجود خنثي و غير مسووليت پذير تبديل مي شود.

وي در پايان به اين نكته اشاره كرد كه آنچه جامعه ما را به انسجام بيشتر مي رساند، در كنار آزادي و براي تقويت آزادي بحث محبت است. از نظر حضرت امام هم اگر بخواهيم آزادي داشته باشيم بايد از منظر محبت عبور كنيم و طبيعتا مي تواند كمك زيادي به ما بكند و ما به سمت يك جامعه مطلوب تر هدايت كند.

خبرنگار: مولوی
عکس: امینی

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر:
فرهنگ و هنر