به گزارش خبرنگار بسنا دکتر حسین محققی دانشیار گروه روانشناسی، عضو هیات علمی دانشگاه بوعلیسینا و عضو شورای استانی سازمان نظام روانشناسی و مشاوره همدان در گفتگوی اختصاصی با بسنا ضمن آرزوی سلامتی و قبولی طاعات و عبادات گفت: دلیل انتخاب بحث استرس شرایط حاکم در جامعه و مشکلات پیشآمده است.
وی بیان کرد: دیلکارنگی میگوید من و شما بین دو ابدیت جاودان گرفتار هستیم؛ گذشته طولانی که تا ابد گذشته و آیندهای که هنوز از راه نرسیده است. ممکن نیست ما حتی بتوانیم لحظهای در یکی از این دو ابدیت زندگی کنیم. پس آگاه باشیم که با سماجت بر این امر جسم و روان خود را ویران نکنیم.
دکتر حسین محققی تصریح کرد: فقط زمان حال متعلق به ما است؛ تنها در حال میتوانیم زندگی کنیم و باید از بودن در حال قانع باشیم و از اکنون خود لذت ببریم.
وی پیرامون دلیل استرس تبیین کرد: هر موقعیتی که ما مجبور شویم سازگاری معمول خود را تغییر دهیم، آن موقعیت استرسزا است؛ آن موقعیت میتواند برای ما خوشایند و مطلوب و یا ناخوشایند باشد. موقعیتی مانند قبولی در دانشگاه خوشایند است اما نیازمند تغییر میباشد. موقعیتی مانند قبول نشدن در درس میتواند موقعیت ناخوشایند باشد.
محققی تشریح کرد: ما وقتی در این مسیر صحبت میکنیم مفهوم استرس در بین اساتید و علمای روانشناسی اختلاف ایجاد کرده است؛ ما گاهی به استرس به عنوان محرک، گاهی پاسخ و گاهی به عنوان تعامل میان یک محرک و پاسخ نگاه میکنیم.
وی اظهار کرد: شما وقتی در موقعیت تنشزا قرار میگیرید و نمیتوانید از داشتههای قبلی خود برای حل آن تنش استفاده کنید، این استرس به عنوان یک محرک است؛ شکست عاطفی و شغلی نیز محرک است که میتواند پاسخهایی را به همراه داشته باشد که گاهی ما به آن پاسخها استرس میگوییم. تعامل بین محرک و پاسخ هم هست که از نظر من ما در عمده مسائل به تعامل بین این دو کار داریم و با تعامل بین این دو قرار میگیریم.
دانشیار رشته روانشناسی شرح داد: خاستگاه یا منابع استرس یا به معنای دقیقتر، منابع فشار روانی که به عنوان یک پاسخ به آن نگاه میکنیم، در برخی مواقع بیرونی و در برخی مواقع درونی است؛ منابع بیرونی سیل، زلزله، کووید ۱۹ و ... هستند. بیماری کرونا یک عامل بیرونی است که مشاهده کردیم چه آسیبی به روابط، ساختارها و جامعه وارد کرد.
وی در ادامه عنوان کرد: عوامل بیرونی گاهی مانند زلزله و سیل عمومیاند و گاهی مانند یک بیماری که برای فرد اتفاق افتاده و یا فوت یکی از دوستان و آشنایان، خصوصی هستند؛ وقتی عوامل عمومی میشوند، امگان کنترل کردن به معنای مقابلهکردن، راحتتر از عوامل خصوصی است. گویی که وقتی همه با پدیدهای درگیر هستند، میزان مقابله در انسان بالاتر از زمانی است که پدیده خصوصی است.
حسین محققی یادآور شد: سه چیز در رابطه با استرس، دارای اهمیت زیادی هستند؛ مهارناپذیر بودن، پیشبینی ناپذیر بودن و فراخوانی تمام تواناییهای انسان است. هر اندازه رویداد مهارناپذیر به نظر برسد، بیشتر در ما احساس تنش ایجاد میکند. اخراج از محیط کار، ابتلا به یک بیماری وخیم، قرار گرفتن در معرض سردردهای شدید و کنترل نداشتن بر آن و یا هر موقعیت دیگری که ما هیچ اقدامی نتوانیم در رابطه با آن انجام دهیم، مهارناپذیر هستند.
وی گفت: پیشبینی ناپذیر بودن مورد بعدی است؛ وقتی ما کنترلی بر فشار روانی نداریم، اگر بتوانیم آن را پیشبینی کنیم، از فشار وارده کاسته خواهدشد. تحقیقات نشان دادهاند که هم انسانها و هم حیوانات به هر اندازه که بتوانند رویدادها را پیشبینی کنند، به همان میزان میتوانند سطح تنش خود را کاهش دهند.
دکتر محققی تاکید کرد: برای اینکه رویدادی پیشبینیپذیر شود، نیازمند داشتن یک سری دادهها است؛ شما باید یک سری داده اولیه در اختیار داشته باشید تا بتوانید بر اساس آن، رویداد را بررسی کنید. در مورد بیماری کرونا، وقتی شما علائم اولیه بیماری را در فردی میبینید و با یک متخصص درباره آن مشورت میکنید، متخصص هشدارهای اولیه را به شما میدهد و شما را از مسیر حرکت این بیماری آگاه میکند.
وی افزود: وقتی کسی برای مشاوره پیش از ازدواج نزد ما روانشناسان میآید، ما مسیر حرکتی را با توجه به اتفاقات و ساختارها برای او ترسیم میکنیم و میگوییم ممکن است روزی دچار مساله بشوی؛ حال آنکه اگر روزی آن مساله برای شخص اتفاق بیفتد، چون برای شخص، پیشبینیپذیر بود، تحمل آن برایش راحتتر است.
دانشیار رشته روانشناسی شرح داد: خاستگاه یا منابع استرس یا به معنای دقیقتر، منابع فشار روانی که به عنوان یک پاسخ به آن نگاه میکنیم، در برخی مواقع بیرونی و در برخی مواقع درونی است؛ منابع بیرونی سیل، زلزله، کووید ۱۹ و ... هستند. بیماری کرونا یک عامل بیرونی است که مشاهده کردیم چه آسیبی به روابط، ساختارها و جامعه وارد کرد.
وی در ادامه عنوان کرد: عوامل بیرونی گاهی مانند زلزله و سیل عمومیاند و گاهی مانند یک بیماری که برای فرد اتفاق افتاده و یا فوت یکی از دوستان و آشنایان، خصوصی هستند؛ وقتی عوامل عمومی میشوند، امگان کنترل کردن به معنای مقابلهکردن، راحتتر از عوامل خصوصی است. گویی که وقتی همه با پدیدهای درگیر هستند، میزان مقابله در انسان بالاتر از زمانی است که پدیده خصوصی است.
حسین محققی یادآور شد: سه چیز در رابطه با استرس، دارای اهمیت زیادی هستند؛ مهارناپذیر بودن، پیشبینی ناپذیر بودن و فراخوانی تمامتواناییهای انسان است. هر اندازه رویداد مهارناپذیر به نظر برسد، بیشتر در ما احساس تنش ایجاد میکند. اخراج از محیط کار، ابتلا به یک بیماری وخیم، قرار گرفتن در معرض سردردهای شدید و کنترل نداشتن بر آن و یا هر موقعیت دیگری که ما هیچ اقدامی نتوانیم در رابطه با آن انجام دهیم، مهارناپذیر هستند.
وی گفت: پیشبینی ناپذیر بودن مورد بعدی است؛ وقتی ما کنترلی بر فشار روانی نداریم، اگر بتوانیم آن را پیشبینی کنیم، از فشار وارده کاسته خواهدشد. تحقیقات نشان دادهاند که هم انسانها و هم حیوانات به هر اندازه که بتوانند رویدادها را پیشبینی کنند، به همان میزان میتوانند سطح تنش خود را کاهش دهند.
دکتر محققی تاکید کرد: برای اینکه رویدادی پیشبینیپذیر شود، نیازمند داشتن یک سری دادهها است؛ شما باید یک سری داده اولیه در اختیار داشته باشید تا بتوانید بر اساس آن، رویداد را بررسی کنید. در مورد بیماری کرونا، وقتی شما علائم اولیه بیماری را در فردی میبینید و با یک متخصص درباره آن مشورت میکنید، متخصص هشدارهای اولیه را به شما میدهد و شما را از مسیر حرکت این بیماری آگاه میکند.
وی افزود: وقتی کسی برای مشاوره پیش از ازدواج نزد ما روانشناسان میآید، ما مسیر حرکتی را با توجه به اتفاقات و ساختارها برای او ترسیم میکنیم و میگوییم ممکن است روزی دچار مساله بشوی؛ حال آنکه اگر روزی آن مساله برای شخص اتفاق بیفتد، چون برای شخص، پیشبینیپذیر بود، تحمل آن برایش راحتتر است.
دانشیار رشته روانشناسی تاکید کرد: اگر موقعیتی را پیشبینی نکرده باشیم ممکن است شوک بزرگی به ما وارد شود؛ آنچه در اصطلاح به آن شوک عصبی گفته میشود، بیشتر به دلیل پیشبینی ناپذیر بودن یک رویداد است.
وی خاطرنشان کرد: گاهی ما هم میتوانیم پیشبینی کنیم و هم میتوانیم مهار کنیم اما باز هم موقعیت برای ما تنشزا است مثلا در امتحانات پایان ترم دانشگاه، ما تمام تلاش خود را باید به کار بگیریم تا بتوانیم از آن موقعیت عبور کنیم و از پس آن موقعیت برآییم؛ هنگام در آویختن با محدودیتهای شخصی -حتی اگر بتوانیم مهار و پیشبینی کنیم- چون مهارتها و محدودیتهای شخصی ما را به چالش میکشد، احساس استرس و تنش میکنیم.
دکتر حسین محققی تصریح کرد: خاستگاه دیگر، بحث تعارضهای درونی و قابلیتهای ما است؛ تعارضها به هر صورتی که باشند اعم از دافع-دافع، جاذب-جاذب و یا جاذب-دافع میتوانند در ما ایجاد استرس کنند.
وی بیان داشت: چند حالت هم میتواند در ما به عنوان خاستگاه استرس باشد. فردی که در فرایند تحول، به دوره نوجوانی رسیده است، از طرفی به دنبال استقلال و از طرفی هنوز وابسته است؛ همانطور که تعارض دوره نوجوانی استقلال در مقابل وابستگی است، این امر میتواند تعارضاتی داشته باشد. ویژگی دیگر این است که فرد میخواهد به دنبال دیگران برود و با دیگران بجوشد که این مساله در مقابل مساله گوشهگیری است. تمایل به همکاری و در مقابل آن دعوتشدن به رقابت در محیط علمی هم از این دسته است
حسین محققی در ادامه یادآور شد: همه عوامل گفته شده میتوانند به عنوان عوامل استرس در ما باشد اما بزرگترین منبع استرس تغییر است و هر موقعیتی که ما مجبور شویم سازگاری قبلی خود را عوض کنیم.
وی افزود: مورد بعدی، مدل برخورد ما با پدیده بیرونی یا درونی است که با عنوان خاستگاه استرس از آن صحبت میشود؛ مدل ارزیابی در استرس اینگونه است که وقتی ما با رویدادی مواجه شویم، ابتدا ارزیابی اولیهای انجام میدهیم.
محققی اظهار داشت: ارزیابی اول سازمان روانشناختی ما است که موقعیت و مساله را تحلیل میکند و به ما میگوید آن مشکل است یا نه؛ اگر بگوید مشکل نیست به سمت سلامت و اگر بگوید مشکل است، به سمت ارزیابی ثانویه میرویم.
وی خاطرنشان کرد: گاه سازمان روانشناختی ما میگوید مشکل نیست و مشکل را رد میکند و در نهایت دست به غفلت میزند؛ فردی که سیگار میکشد و یا به صورت آغازین از مواد روانگردان مصرف میکند، معتقد است معتاد نخواهد شد که در اینجا پدیده غفلت حاکم است و این میتواند منشا مشکلات دیگری برای فرد باشد.
دکتر محققی تشریح کرد: وقتی ارزیابی اولیه میگوید مشکل است، ارزیابی ثانویه آغاز میشود؛ ارزیابی ثانویه از توانایی و شایستگی فرد است. اگر فردی ادراک ناتوانی کند و بگوید من نمیتوانم با پدیده یا رویداد خاصی مواجه شوم، فرد احساس ناتوانی خواهد کرد و این امر مقدمهای بر مسیر آسیب و اختلالات دیگر است.
وی ادامه داد: اگر فرد در ارزیابی ثانویه احساس کفایت و شایستگی در برخورد با مساله کند، از پاسخهای مقابلهای استفاده خواهد کرد؛ اگر پاسخ مقابلهای که فرد انجام داد، به فرد کمک کرد، به سمت سلامت و اگر کمک نکرد به سمت ارزیابی مجدد میرود.
محققی پیرامون پیامدهای استرس تشریح کرد: استرس هم بر سلامت جسمی وهم بر سلامت روانی ما اثر میگذارد؛ عمده بیماریهایی که تحت عنوان بیماریهای قلبی، عروقی و روانتنی از آنها صحبت میکنیم، به دلیل داشتن یک استرس مزمن هستند.
وی شرح داد: استرس هورمون کورتیزول را در بدن فعال میکند و فعالیت بیش از حد همین هورمون باعث آسیب به سیستم ایمنی بدن میشود و سطح ایمنی بدن را کاهش میدهد؛ پیرامون بیماری کووید ۱۹ در رابطه با سیستم ایمنی بدن صحبت بسیاری میشد و اگر بعدا بتوانیم روی فوت شدگان این مساله بررسی کنیم، شاید به این مساله برسیم که آنها استرس استرس مزمن داشتند و از مدیریت استرس خود ناتوان بودند.
عضوهیات علمی دانشگاه بوعلیسینا یادآور شد: استرس پاسخهای روانشناختی هم همراه خود میآورد؛ در پاسخهای روانشناختی، زمانی مشکلات هیجانی، زمانی مشکلات شناختی و گاهی هم مشکلات رفتاری به وجود میآید. اضطراب، افسرگی، کاهش میل به شوخی و ...واکنشهای هیجانی و اشکال در تمرکز و حافظه، ناتوانی در تصمصیمگیری، پیدا شدن ردپای افکار ناکارآمد و ... عوامل و واکنشهای شناختی هستند. همچنین گرایش به رفتارهای پر خطر مثل سیگار، داروی تعریف نشده، مشروبات الکلی، اجتناب از عمل و کار درست، تغییر مصرف غذایی و ... پاسخهای رفتاری هستند که در فرد شکل میگیرد.
وی در رابطه با کارکرد ذهن یا ساختار ذهن در مقوله استرس ابراز کرد: بنده در ابتدای صحبتم با نقل سخنی از دیلکارنگی شما را به اینجا و اکنون دعوت کردم یعنی ما قدر لحظههای خود را بدانیم و در لحظهها حرکت کنیم؛ چیزی که به ما در این مسیر کمک میکند، ذهن ما است.
حسین محققی عنوان کرد: در ادبیات علمی ما سه نوع ذهن داریم که شامل ذهن منطقی، ذهن هیجانی و ذهن عقلانی هستند؛ ما میخواهیم کاری کنیم که با استفاده از یکی از این ذهنها استرس خود را مدیریت کنیم.
وی ادامه داد: استعاره یک قایق در امواج خروشان مطرح شده است که مثال خوبی را در این زمینه است؛ امواج خروشان همان استرسها هستند. قایق به مسیر خود ادامه میدهد و یک تندباد هم او را حرکت میدهد؛ یعنی اگر شما تنها به عنوان یک فرد بلد باشید که سوار این قا یق شوید -بدون اینکه مهارتهای دیگری از قایقرانی داشته باشید- باد قایق را به جایی میبرد که خودش میخواهد اما معلوم نیست به کجا میروید. عکس این زمانی است که شما این قایق را هدایت میکنید واز امواج خروشان، مسیرها و معابر گذر میکنید، باد به عنوان یک نیرو کمک میکند و شما حرکت میکنید. اگر ما بتوانیمبر ذهن خود اینگونه مدیریت کنیم، میتوانیم از پس تمام مسائل زندگی برآییم.
دکتر حسین محققی در ادامه اظهار داشت: در همین مسیر رویکردی در ادبیات روانشناسی به نام مایند فولنس (mind -fulness) و یا ذهنآگاهی مطرح شده است؛ وقتی شما در مقوله ذهنآگاهی میآیید، آنچه که اهمیت دارد این است که ذهن انسان قابلیت نشخوارگری دارد و اتفاقات، حوادث، رویدادها و مسائل را با خود تکرار میکند.
وی خاطرنشان کرد: نشخوار ذهن افکاری است که در ما وجود دارد. فکر هم گفتگوی درونی فرد با خودش است؛ در همین ایام، افرادی با علائم ساده سرماخوردگی برای خود بیماری کرونا را القا میکنند و همین امر سبب کاهش سطح ایمنی بدن میشود.
حسین محققی گفت: گفتگوی درونی که ما با خودمان داریم یا کارآمد و یا ناکارآمد هستند. لذا افکار یا کارآمد هستند و یا ناکارآمد و خروجی افکار احساس و رفتار ما است؛ ما میتوانیم احساس و رفتار خود را که گاه متاثر از افکار ماست، مدیریت کنیم و اجازه ندهیم افکار ما در مسیر نادرست حرکت کند.
وی تاکید کرد: دو اصل ساده در مدیریت ذهن به شما توصیه میکنم. اول اینکه سعی کنید قضاوت نکنید؛ غیرقضاوتی بودن در مقوله ذهن بسیار مهم است.
وی تبیین کرد: دومین اصل این است که سعی کنید در موقعیتهایی که قرار میگیرید، وقتی افکار درونتان شروع به حرکت کرده و پیامهایی به شما میرسد، نقطه توجه حود را از از اون فکر به رویداد دیگری منتقل کنید؛ مثلا فکر خود را روی تنفس خود متمرکز کنید، آرام نفس بکشید و به صدای نفس خود گوش دهید. به پر شدن و خالی شدن ریهها و ششها دقت کنید ، مسیر حرکتی اکسیژن در خون را برای خود مشخص کنید و برای خود به تصویر بکشید و فقط به صدای نفس خود دقت کنید.
محققی متذکر شد: روشهای دیگری مانند صبر و عدم تقلا و پذیرش هم وجود دارد و میتواند به ما کمک کند؛ دنیای امروز دنیای تنشها و التهابات روانی است. افرادی میتوانند این مسیر را خوب طی کنند که خود را به یکسری مهارتهای پایه و اساسی مجهز کنند. امروزه گذر از این تنشها نیازمند سلاح مهارتی است. برخی از مواقع مهارتهایی که به کار میگیریم به ما کمک میکنند که ما با پدیدهها مقابله کنیم؛ مهارتهای مقابلهای چه به صورت هیجانمدار و چه به صورت مسالهمدار به دنبال حذف یا کاهش و از بینبردن ازریابی نادرست است.
دکتر حسین محققی توضیح داد: امروزه در بحث استرس تاکید بر شناسایی احساسات و افکار قضاوتی همراه با استرس (پذیرش) است و عقیده امروز درمانگران بر این است که نیاز به پذیرش برای کاهش استرس و آگاهی از رویدادهایی که به صورت خودکار ما را در مسیر وخیمتر شدن استرس قرار میدهند، بیش از راهکارهای مبتنی بر کنترل یا مقابلهها مطرح است.
وی تاکید کرد: بزرگترین ویژگی انسانهایی که پذیرش دارند، انعطافپذیری است؛ وقتی باد به درختی میوزد، شاخههای آن با جهت حرکت باد بازی میکنند. و درخت خم و راست میشود و باد را از خود عبور میدهد که این به معنای تابآوری و انعطافپذیری است.
حسین محققی در ادامه متذکر شد: در کنار این امر، این درخت محکم است و ریشههای قوی دارد که در خاک است که با باد از زمین جدا نمیشود و سخترو است. تقویت اعتقادات و باورها به سخترویی کمک میکنند؛ سعی کنید اعتقادات و باورهای خود را تقویت کنید و توکل خود را از دست ندهید. همیشه بدانید خدایی ناظر، آگاه از رفتار ما، آگاه از ما و حامی ما وجود دارد. خود را به این پناهگاههای امن برسانید و از شبکههای حمایتی کمک بگیرید. شبکههای حمایتی مانند دوستان خوب، کانون خانواده حمایتگر، انواع NGO که با هدفهای خوب طراحی شده و ... کمک میکنند که سخترو باشیم و بتوانیم از پس حوادث زندگی برآییم.
وی در انتها بیان داشت: آرزو دارم که هیچکدام از شما دچار تنش و استرس مزمن نشوید و تقاضا دارم هر زمان که با این موقعیتها مواجه شدید، حتما از روانشناسان کمک بگیرید.
خبرنگار: میرزایی