پایگاه خبری دانشگاه بوعلی سینا- بسنا

تعداد بازدید: ۷۹۷
|
کد خبر: ۴۵۳۱
عضو هیأت علمی گروه معارف اسلامی دانشگاه بوعلی‌سینا بیان داشت: پیامبر اسلام در پی انتقام و محکوم‌کردن نبود، بلکه به دنبال ایجاد تحولی مثبت در همه جوامع انسانی بود.
تاریخ انتشار: ۲۰:۱۶ - ۱۲ آبان ۱۳۹۹

دکتر علی غفرانی عضو هیأت علمی و دانشیار گروه معارف اسلامی دانشگاه بوعلی‌سینا، در گفتگوی اختصاصی با خبرنگار بسنا بیان داشت: آنچه درباره زندگانی پیامبر از ولادت تا بعثت مطرح می‌شود، براساس کتاب سیره ابن هشام می‌باشد که اواخر قرن دوم هجری نوشته شده است و خلاصه‌ای از کتاب ابن اسحاق می‌باشد که قدیمی‌ترین کتاب درخصوص داستان زندگی پیامبر است و هرچه در مابقی کتاب‌ها نوشتند به گونه‌ای از این کتاب بهره گرفتند.

وی افزود: درباره حوادث زندگی پیامبر از تولد تا بعثت در منابع قرن سوم هجری هیچ تفاوتی وجود ندارد و هیچ منبع دومی نداریم؛ اما از قرن چهارم به بعد به گونه‌ای روایت‌ها متفاوت می‌شود و گاهی نویسندگان مسائل را شاخ و برگ می‌دهند؛ برای مثال درخصوص سفرهای پیامبر که در دوران نوجوانی و جوانی همراه عمویش ابوطالب در داخل عربستان و منطقه شام داشتند، در منابع قرن سوم فقط به دو مورد از این سفرها اشاره کرده و به سن و سال پیامبر اشاره نکرده، ولی وقتی در قرن‌های بالاتر و پژوهش‌های شرق‌شناسان نگاه می‌کنیم، در برخی منابع نوشته شده پیامبر ۱۳ ساله بودند، بعضی گفتند ایشان هر ساله به سفر می‌رفتند و برخی نیز گفتند ۲۵ ساله بودند؛ یک محقق انگلیسی می‌گوید پیامبر برای اینکه بتواند در مورد مسیحیت تحقیق کنند، در مناطق مختلف عربستان سفر می‌کردند، درحالیکه هیچ کدام از این موارد در روایات سیره ابن هشام نیامده است؛ کتبی که در قرن سوم وجود داشته معتبرتر است.

دکتر غفرانی اظهار داشت: زندگی پیامبر قبل از بعثت مانند انسان‌های معمولی بود، ایشان نوه عبدالمطلب است که شخصیت خاصی در میان مردم مکه داشت؛ بنی‌هاشم طایفه شاخصی بودند، آن‌ها کلیددار خانه کعبه بوده و از حاجیانی که قبل از اسلام برای زیارت خانه کعبه می‌آمدند، پذیرایی می‌کردند؛ در بعضی از جنگ‌ها طایفه بنی‌هاشم، قبیله قریش نقش خاصی داشتند، از این رو رفتار جوانان و مردان این طایفه تا حدودی مورد توجه بوده است؛ به نظر می‌آید که ابوطالب و پیامبر متوجه این جایگاه بالای قبیله و طایفشان بودند و رفتار و مشارکت‌های اجتماعی‌شان نشان از یک نوع بزرگواری و بزرگ‌منشی آنها دارد.

عضو هیات علمی گروه معارف اسلامی دانشگاه بوعلی‌سینا درخصوص امین بودن پیامبر تشریح کرد: محمد امین بودن پیامبر خبر مشهوری است و مسلمانان نیز آن را پررنگ کردند و درمیان سیره ابن هشام چیزی در این خصوص اشاره نشده است؛ با توجه به مجموعه رفتارهایی که از پیامبر دیده می‌شد به ایشان لقب محمد امین را دادند.

وی اضافه کرد: مردم مکه به صورت قبیله‌ای زندگی می‌کردند و جاهلیت در مردم این جامعه پدیدار بود؛ نکته‌ای که جامعه‌شناسان و روانشناسان به آن اشاره می‌کنند این است که در جوامع کوچک و قبیله‌ای رفتار آدم‌ها زیر ذره‌بین قرار می‌گیرد؛ من معتقدم عرب‌ها رفتار شخص پیامبر را هم مورد توجه قرار می‌دادند حتی در روایات تاریخی ذکر شده که بسیاری از زن‌ها و دخترها مشتاق ازدواج با پیامبر بودند، این موارد نشان می‌دهد که شخصیت و رفتار پیامبر یک رفتار مطلوبی بوده و مردم می‌دانستند که ایشان نسبت به دیگران فرد متفاوتی است.

غفرانی بیان کرد: پیامبر وقتی به پیامبری رسید و دعوت خود را آشکار کرد، با مخالفت مشرکان مواجه شد؛ اگر بخواهیم شخصیت پیامبر قبل از بعثت را بشناسیم باید به قضاوت اعراب مشرک یا همان مشرکان مکه درمورد پیامبر بعد از بعثت ایشان بپردازیم؛ مشرکان برای مخالفت خود، تهمت‌هایی به پیامبر می‌زدند، با تجزیه و تحلیل این حرف‌ها، متوجه می‌شویم در آن جامعه که هیچ‌گونه پوششی از نظر اخلاقی و ادبی نسبت به شخصیت افراد وجود نداشت و هیچ‌گونه مانعی نبود، آنها خیلی از تهمت‌های ناروای اجتماعی را نسبت به پیامبر مطرح می‌کردند.

وی در ادامه گفت: به پیامبر جادوگر، خیالاتی، متوهم و دروغگو می‌گفتند ولی هیچ‌وقت بعضی از تهمت‌هایی را که ناشی از رفتار نسنجیده انسان‌ها در جامعه است را نمی‌گفتند؛ برای مثال زمانی که پیامبر ممنوعیت مشروبات الکی و رباخواری را بیان کردند، کسی نگفت پیامبر خودش این کارها را انجام داده است؛ درواقع عرب‌ها نسبت‌های ناروایی که در آن جامعه رایج بوده و خیلی‌ها متهم می‌شدند، به پیامبر نسبت نمی‌دادند؛ لذا به نظر بنده این مسائل یعنی عکس‌العمل‌هایی که عرب‌های مشرک بعد از بعثت پیامبر نشان می‌دهند باید بررسی شود.

علی غفرانی افزود: مشرکان از اخلاق‌های نامتعارف نمی‌توانستند به پیامبر نسبت دهند زیرا دستاویزی نداشتند؛ برای مقابله با پیامبر جلساتی برگزار و در آن به مشورت می‌پرداختند تا تهمت‌هایی بزنند که در مردم اثر بگذارد؛ در عربستان بازارهای فصلی بود، بسیاری از افراد در این بازارها شرکت می‌کردند تا برای مثال شراب کهنه یا کنیز خوب نصیبشان شود، در حالیکه پیامبر اگر در این بازارها هم شرکت می‌کرد هیچ‌وقت دنبال کالاهای مد نظر اعراب جاهلی نبود.

عضو هیات علمی دانشگاه بوعلی‌سینا خاطرنشان کرد: امروزه تعریف جاهلیت با آنچه که در گذشته رواج داشت، تفاوت دارد؛ جاهلیت را لجبازی در برابر حق می‌دانند؛ البته امروزه یک سری احکام امضایی مانند مقررات ازدواج و یا قوانین دیه داریم که در دوره جاهلیت جاری بوده و اسلام هم بر آنها مهر تایید زده است.

وی تصریح کرد: درخصوص ولادت پیامبر، آنچه که مورخان به ویژه ابن هشام آورده است، مساله خیلی ساده و مختصری است که پیامبر در ۱۷ ربیع الاول از آمنه متولد شد؛ اما متاسفانه داستان‌هایی در این باره درست کردند که در منابع تاریخی نیست و از طرفی روایات بسیاری وجود دارد که اعراب ساخته و از نظر علمی قابل قبول نمی‌باشد، برای مثال خشک شدن دریاچه و شکاف برداشتن طاق کسری و ... که بیشتر جنبه شاعرانگی دارد.

وی ادامه داد: برخی از اتفاقاتی که همزمان با ولادت پیامبر در دنیا اتفاق افتاد ممکن است در یک نگاه حدیث‌محور، درون‌دینی و اخباری‌گری به راحتی پذیرفته شود، اما در مجامع علمی این روایات پذیرفته نیست و حتی متاسفانه شرق‌شناسان اروپایی که در خصوص زندگی پیامبر مطالبی نوشتند و مطالعه کردند نیز این روایت‌ها را پررنگ می‌کنند تا از زندگی پیامبر شکلی افسانه‌ای ارائه دهند.

غفرانی گفت: تا منابع قرن سوم داستان زندگی پیامبر یک داستان روشن است ولی از منابع قرن چهارم به بعد دچار شاخ و برگ‌های غیرواقعی، غیرعلمی و غیرمنطقی شده است؛ اعراب می‌خواستند با این کار زندگی پیامبر را زیباتر جلوه دهند، اما غافل از اینکه این موارد بعدا مورد سوءاستفاده و سوءبرداشت قرار خواهد گرفت.

عضو هیات علمی گروه معارف دانشگاه بوعلی‌سینا اظهار داشت: بحث تربیت پیامبر در قرآن آمده است، یکی از القاب مبارک پیامبر مصطفی به معنی برگزیده و انتخاب‌شده است؛ این مساله که خداوند پیامبر را برگزیده فقط در یک نگاه درون‌دینی قابل توجه است؛ در نگاه سکولار که معمولا نگاه مورخان اروپایی است، محمد را انسانی زاییده شرایط اجتماعی می‌دانند ولی دین‌داران در نگاه دینی می‌گویند محمد برگزیده خداوند است؛ چند آیه هم در قرآن کریم داریم که نبوت و پیغمبری یکی از رحمت‌های خداوند است و به هرکسی که بخواهد، می‌دهد.

غفرانی در خصوص ارتباط پیامبر با علی بن ابی طالب حوالی موضوع رسالت نیز بیان کرد: رابطه حضرت علی(ع) با پیامبر یک رابطه بسیار نزدیک و غیرقابل توصیف بود؛ پیامبر بنا بر علل مختلفی که سر آن بحث است و بخاطر جبران محبت‌های ابوطالب و یا به این خاطر که هردو پسر او از حضرت خدیجه در کودکی از دنیا رفته بود، حضرت علی(ع) را از کودکی به عنوان فرزند خود تحت سرپرستی قرار می‌دهد؛ آنچه در روایت تاریخی گفته شده این است که ابوطالب سن بالایی داشت و دارای فرزندان زیادی بود که از تامین هزینه زندگی آنها ناتوان بود؛ او دو سه فرزند خود را به برادرانش داد و حضرت علی را نیز به برادرزاده خود محمد داده است.

وی افزود: تفاوت سنی پیامبر با حضرت علی حدود ۲۸ تا ۳۰ سال ذکر شده است؛ حضرت علی (ع) تقریبا از ۴ یا ۵ سالگی به خانه پیامبر آمد و پیامبر با محبت و بزرگواری تمام علی را تربیت کرد؛ حضرت علی به عنوان یک فرزند به خاطر خوبی‌هایی که از پیامبر دید، مسؤولیت‌هایی را نیز در خانه پیامبر انجام می‌داد که که از آنها می‌توان به همراهی با پیامبر و بردن غذا برای پیامبر در شب‌هایی که در غار حرا معتکف می‌شدند، اشاره کرد.

غفرانی در ادامه گفت: زمانی که پیامبر دعوتش را به خویشاوندان ارائه می‌کند، علی(ع) بدون هیچ تردیدی می‌گوید من از شما دفاع می‌کنم و آنجا است که پیامبر حدیث معروف علی وصی و جانشین من خواهد بود را بیان می‌کند؛ این روایت در یکی از منابع اهل سنت به نام الکامل فی التاریخ ابن اثیر هم ذکر شده است؛ که پیامبر می‌فرمایند، "فأیکم یؤازرنی علی هذا الامر علی ان یکون اخی و وصیی و خلیفتی فیکم" و حضرت علی سه بار اعلام همراهی می‌کند و پیامبر می‌گوید "ان هذا اخی و وصی و خلیفتی فیکم فاسمعوا له و اطیعوا".

عضو هیات علمی گروه معارف دانشگاه بوعلی‌سینا، ضمن تاکید بر اخلاق و رفتار پیامبر اضافه کرد: در میان ما مسلمانان رفتار و اخلاق پیامبر کمتر مورد توجه قرار گرفته است؛ رفتار پیامبر قبل و بعد از بعثت با مردمان زمان خود در عین اینکه از دیانت، حقانیت و رسالت دعوتش دفاع می‌کرد، یک رفتار کاملا انسانی مبتنی بر عقل و احترام به انسان‌ها را در پیش گرفته بود؛ او با آن همه آزار و اذیتی که از سوی مشرکان قریش دیده بود وقتی بر آنها مسلط شد، در فتح مکه با آن لطافت خاص خود همه را بخشید و از هر چیزی که برای رشد انسان مفید بود، استفاده کرد؛ او دنبال انتقام و محکوم کردن نبود، بلکه دنبال ایجاد یک تحول مثبت در همه جوامع انسانی بود.

وی در پایان بیان کرد: امروزه در روانشناسی یکی از فاکتورهای مهم بحث تغییر و سنت‌شکنی است، پیامبر اسلام به شدت طالب تغییر و سنت‌شکن بود؛ امروز هم ما اگر بخواهیم مسلمانی درست و تکامل‌یافته داشته باشیم، باید کمی از سنت های دست و پا گیر را که ریشه در خرافات دارد دست بکشیم، ما اگر بخواهیم روح و دل پیامبر را شاد کنیم باید همانطور ک پیامبر با تاختن بر افکار غلط آبا و اجدادی اعراب آن‌ها را زیر سوال برد، در بعضی باورها و رفتارهای بی‌پایه خود سنت‌شکنی و بازاندیشی کنیم زیرا همین رفتارهای بی‌پایه دستاویزی برای دشمنان و غیرمسلمانان قرار می‌گیرد و با آن ما را مورد سرزنش قرار می‌دهند.

 

خبرنگار: اسماعیلی

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر:
صفحه نخست