به گزارش بسنا و به نقل از سپهر غرب، انقلاب اسلامی ایران بزرگ ترین تحول قرن چهاردهم هجری قمری و بیستم میلادی و نقطه عطف در تحولات جهانی است و به تعبیر رهبر کبیر انقلاب اسلامی امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه) در وصیتنامه سیاسی الهی خویش «این انقلاب بزرگ که دست جهانخواران و ستمگران را از ایران بزرگ کوتاه کرد با تأییدات غیبی الهی پیروز گردید اگر نبود دست توانای خداوند امکان نداشت» و بنابراین «امانت الهی» و «تحفه الهی» و «هدیه غیبی» و «پدیده الهی» است «که از جانب خداوند منان به ملت ایران عنایت شده» و «شک نباید کرد که انقلاب اسلامی ایران از همه انقلابها جداست، هم در پیدایش و هم در کیفیت مبارزه و هم در انگیزه انقلاب». اما به راستی این امانتالهی را چگونه باید امانتداری کرد آیا راهی به جز شناخت آن و حرکت در مسیر آرمانهای انقلاب باتوجه به شناخت مبانی و اصول آن وجود دارد.
انقلاب اسلامی طی این 40سالی که از آغازین روزهای پیروزیاش میگذرد فراز و فرودهای بسیاری داشته است و دشمن هر لحظه و هر کجا تلاش کرده تا نسل جوان را از ریشهها جدا کرده و با یأسآفرینی آیندهای تیره و تار را پیش چشم آنها به تصویر بکشد این درحالی است که به فضل الهی جوانان در تمامی ادوار با تاسی به اسلام ناب محمدی(ص) در حمایت از انقلاب اسلامی از هیچ تلاشی فروگذار نکردند و با پیش چشم داشتن راهی که تاکنون ملت ایران آمدهاست و مرور تمام ایثار و نثارها آیندهای به درخشانی عصر ظهور را در مقابل دیدگان خود دارند.
یکی از تابلوهای ویژه تاریخ انقلاب اسلامی حماسه دانشآموزان، علیالخصوص در سال 57 است همان حماسهای که جرقه آن از خیابانهای شهر همدان خورد و 13 آبان قیامی خونین را توسط دانشآموزان تهرانی رقم زد 30مهر 57 آبستن حوادث مهمی در همدان بود و حضور دانشآموزان و دانشجویان در اعتراض به رفتارغیر انسانی نسبت به دختر دانشآموز دبیرستان پروین اعتصامی که در بازداشت شهربانی بود سبب جوشش غیرت اسلامی مردم شد.
باتوجه به تاریخسازی این واقعه بر آن شدیم که به این موضوع به طور ویژه بپردازیم آنچه پیشرو دارید خلاصهای از گفتگوهای متعدد با شاهدان عینی واقعه است.
با شروع سال تحصیلی در مهر ماه 1357 سیره مبارزاتی دانشآموزان و دانشجویان سراسر کشور وارد مرحله جدیدی شد و رژیم وقت (طاغوت) را دچار سردرگمی عجیبی نمود. یکی از تظاهرات و درگیریهای گسترده، راهپیمایی 30 مهرماه دانشجویان و دانشآموزان همدان بود، که سازماندهی این تظاهرات در مدارس سطح شهر و مدرسه جامع دانشگاه بوعلیسینا انجام شده بود.
دو عامل باعث تظاهرات گسترده دانشگاهیان و فرهنگیان همدان در روز یکشنبه سیاممهر علیه رژیم شد؛ علت اول شایع شدن رفتار غیرانسانی و منافی عفت یکی از مأموران شهربانی همدان به نام سرگرد حسین هاشمی با یک دانش-آموز دختر سال اول نظری از دبیرستان پروین اعتصامی بود، که در وصیتنامه خود علت خودکشی را تجاوز به عُنف در بازداشتگاه اعلام کرد، که در طی تظاهرات روزهای قبل، توسط مأمورین بازداشت شدهبود.
دختر مذکور پس از آزادی، به خاطر رفتار غیرانسانی مأمور مزبور، خودکشی کرده و خانواده مقتول در مقابل دبیرستان پروین اعتصامی به گریه و زاری پرداخته و خواستار رسیدگی به موضوع شدند. به همین دلیل دانشآموزان و دانشجویان خشمگینتر از گذشته علیه رژیم تظاهرات کردند؛ عامل دوم که باعث حرکت توفنده آنان شد، آتشسوزی در مسجد جامع کرمان بود.
جرقه واقعه 30مهر
در روز سیاممهر57 دانشآموزان دبیرستان دخترانه آذر هنگام خروج از دبیرستان به سردادن شعار علیه رژیم پرداختند. روزنامه آیندگان دراینباره نوشت: «همدان دیروز (سیمهر) روز پرآشوبی را گذراند و تظاهرات خشونتبار دانشآموزان دبیرستانهای این شهر به سرعت گسترش یافت. با تیراندازی مأموران سه نفر شهید و بیش از 20 نفر مجروح شدند. در پی تظاهراتی که در دبیرستان دخترانه پروین اعتصامی به عنوان اعتراض به آتشزدن کتابخانه مسجد جامع کرمان برپا شدهبود، برخوردی میان مأموران نیروی انتظامی و تظاهرکنندگان درگرفت که به خیابانهای شهر کشیدهشد و به دنبال آن دانشآموزان دبیرستانهای پسرانه پهلوی و ابنسینا در خیابان خواجهرشیدالدین اجتماع کرده و علیه رژیم شعارهایی سر دادند. سپس به سوی میدان مرکزی شهر (امام خمینی فعلی- پهلوی سابق) سرازیر شده و در مسیر حرکت خود سینماها و چند بانک را به آتش کشیدند. در خیابان شورین (شهدای فعلی) تعداد زیادی از مردم به تظاهرکنندگان پیوستند و به گفته شاهدان عینی شمار آنها به 10 تا 15 هزار نفر میرسید؛ در این هنگام افراد انتظامی، خصوصاً سرگرد کازرونی که در پشتبام هتل کاخ و بانک ملی موضع گرفتهبودند، آتش گشوده و آنها را متفرق کردند. کشتهشدگان؛ باقر مصفا، نصرت الله داوری و یک نفر دیگر بودند که بیمارستان اکباتان همدان جواز دفن آنها را صادرکرد. همچنین در بیمارستانهای بوعلی، شیر و خورشید و اکباتان به ترتیب 3،1و13 نفر تحت عمل جراحی قرار گرفتند که حال برخی از آنها وخیم بود. از کشتهشدگان احتمالی و مجروحانی که به بیمارستان ارتش برده شدهاند، اطلاعی در دست نیست.» روزنامه مذکور در ادامه نوشت: «موج اعتصاب، اعتراض و ناآرامی در دبیرستانهای همدان به اوج رسید و دانشآموزان کلاسها را تعطیل کرده و با برپایی تظاهرات به خیابانها ریختند، تظاهرات دانشآموزان دبیرستان علویان به حدی بود که مسئولان این آموزشگاه اقدام به تعطیلی دبیرستان کردند و سپس دانشآموزان در حالی که شعار میدادند، مسیر خود را تا مسجد جامع ادامه دادند، ناآرامی فوق العاده دبیرستان، آقای دانشگر رئیس دبیرستان را وادار به استعفا کرد.»
دانشآموزان با مأموران درگیر شدند
علاوه بر دبیرستانهای مذکور، هنرجویان هنرستان صنعتی سپهبد زاهدی (دیباج فعلی) دست به تظاهرات گستردهای زدند، که منجر به درگیری با مأمورین گردیده و گروهی مجروح شدند؛ تظاهرکنندگان در خیابانهای سپهبد زاهدی، امامزاده عبدالله و باباطاهر به حرکت خود ادامه دادند، که مجدداً در خیابان باباطاهر با مأمورین شهربانی درگیر شده، پلیس از گاز اشکآور استفاده کرده و با شلیک گلوله راه آنان را سد نمود.
تظاهرات فرهنگیان، دانشگاهیان و مردم همدان در روز سیاممهرماه بیسابقه بود و شهدا و مجروحین زیادی را درپی-داشت،که شهدا عبارت بودند از یک نفتفروش؛ شهید نصرتاله داوودی و یک کماجفروش به نام شهید باقر مصفا.
در این تظاهرات که تا ساعت دو بعدازظهر صدای شلیک گلوله از گوشه و کنار شهر به گوش میرسید، عدهای از مدرسه آخوند بین تظاهرکنندگان مواد آتشزا توزیع میکردند. گروهی از تظاهرکنندگان نیز که در پشتبامها کمین کردهبودند، به سوی مأموران پلیس شیشههای بنزین و آجرپاره پرتاب میکردند. خیابان شورین (شهدای فعلی) نیز مرکز تظاهرات خونین همدان بود.
صف طولانی مردم جلوی بیمارستانها برای اهدای خون و حفاظت از مجروحان
بعدازظهر همین روز مجروحان به بیمارستانهای همدان منتقل شدند و مردم برای اهدای خون به زخمیها جلوی بیمارستانهای مذکور صف کشیدند. روزنامه کیهان دراینباره نوشت: «بعدازظهر امروز (سیاممهر) با انتقال مجروحان و شهدا به بیمارستانها، خانوادههای مجروحین و مقتولین در مقابل این بیمارستانها اجتماع کرده و مانع دخالت مأموران در امور بیمارستانها شدند. در مقابل در ورودی این سه بیمارستان )بوعلی، اکباتان و پهلوی) صفهای طویلی تشکیل شدهبود که از کودک 8 ساله تا پیرمرد 80 ساله در آن دیده میشد. این صفها برای اهدای خون و نجات جان مجروحان تشکیل شدهبود...»
ساعت 9 شب حدود یکهزار نفر از بستگان شهدا و مجروحان در محوطه بیمارستان اکباتان اجتماع کردند و از مسئولان خواستند پلیس در کار مجروحان که در اتاق عمل یا بخشهای عادی بستری هستند، دخالتی نکنند. دکتر ریاحی، رئیس بیمارستان به آنان قول داد که پلیس در داخل بیمارستان هیچ دخالتی نکند. همچنین رئیس بیمارستان موافقت کرد که قبل از طلوع آفتاب پیکر شهدای تظاهرات در اختیار بستگان آنان قرار گیرد. عده زیادی از مجروحان از ترس اینکه به دست پلیس بیفتند، به بیمارستانها مراجعه نکردند و در خانههای خود بستری شدند.
همه مردم برای تشییع شهدا آمدند
به دنبال تظاهرات گسترده سیمهرماه در ساعت 17 همان روز شورای تامین استان همدان تشکیل و قرار شد تیپ زرهی نیروهای بیشتری را در اختیار شهربانی محل قرار دهد. مسئولان شهر میدانستند که در مراسم تشییع جنازه شهدا تظاهرات عظیمی علیه رژیم برپا خواهد شد، لذا مأموران انتظامی سعی کردند که پیکر شهدا را بدون اطلاع خانوادههای آنان دفن نمایند تا مشکلی به وجود نیاید. به همین دلیل در روز اول آبان ماه سال 1357 گروهی از مأموران انتظامی به بیمارستان اکباتان رفتند تا پیکر شهدا را گرفته و بیسر و صدا دفن نمایند اما در اثر مخالفت دادستان و مردم، هدف مأموران ناکام ماند. در صبح روز اول آبان پیکر شهدا در میان تدابیر شدید امنیتی به باغ بهشت جهت تدفین منتقل شد. دراین روز تمام مدارس و مراکز آموزش عالی و بازار به عنوان اعتراض به وقایع دیروز تعطیل شد. و از سوی دیگر شهر به طور کامل در کنترل نیروهای زرهی و خودروهای ارتش بود. در همین روز اسامی شش نفر از شهدایی که تا آن لحظه اعلام نشدهبود، اعلام گردید و تعداد مجروحین نیز 28 نفر بیان شد در حالیکه از تعداد و سرنوشت دستگیرشدگان اطلاعی در دست نبود.
حمایت امام خمینی(ره) از قیام دانشآموزان همدان
حضرت امام خمینی که در این زمان به تازگی به پاریس تبعید شده بود در روز دوّم آبان در جمع ایرانیان و دانشجویان حاضر در ابتدای سخنان خود فرمود: «قبلاً این علت را به مردم میدادند که تا هفتم شهدا مهلت باشد تا چهلم مهلت باشد در چهلم باز یک جنایت واقع شود امروز وضع ایران اینطوری شده است که الان که من با شما صحبت میکنم در همدان از سه روز پیش تا حالا بین مردم و پلیس درگیری است.» حضرت امام علت درگیری و خونریزی در همدان را چنین تشریح کرد: «مگر همدان چه کرده است. همدان یک کلمه گفته است و دنبالش ریختند و دخترها را گرفتند یکی از دخترها را که خلاف عفت با او کردند هم خودکشی کرده... به قول کارتر آزادی خیلی تندی به اینها دادهاند شاه آزادی تند داده به ملت! آزادی تندش همین است که الان در همدان چه کردند باید ملت زود کلکش را بکند تا فارغ شود از این.»
ایران به حمایت از همدان بهپاخاست
تظاهرات دانشجویان و دانشآموزان به همراه مردم علیه رژیم در سیام مهرماه که حمله مأمورین رژیم به آنان را به دنبال داشت، باعث واکنش مجامع و گروههای مختلف کشور گردید و آنان به حمایت گسترده از دانشجویان، دانشآموزان و مردم همدان پرداختند.
دانشگاهیان: دانشجویان دانشگاه بوعلیسینا همدان از همان آغاز مهر و دائرشدن کلاسهای دانشگاهی همراه و همگام با سایر مردم و فرهنگیان علیه رژیم به فعالیت پرداختند و در تمام صحنهها حاضر بودند.
به دنبال وقایع سی مهر همدان و کشتهشدن تعدادی از تظاهرکنندگان توسط نظامیان، دانشگاهیان و دانشجویان بوعلیسینا که خود در بطن واقعه حضور داشتند، در اعتراض به این کشتار و برقراری حکومت نظامی در همدان، دست به اعتصاب غذا زدند، از طرف دیگر دانشجویان مدرسه عالی بهداشت همدان که از هشتم مهرماه دست به اعتصاب زده بودند به این اعتصاب پیوسته و خواستار آزادی زندانیان سیاسی و مجازات مسبب این حوادث اخیر کشور از جمله 17 شهریور تهران، سینما رکس آبادان، کشتار همدان و کرمان شدند و اعلام کردند تا تحقق خواستههایشان از حضور در کلاس خودداری خواهند کرد.
اعتصاب غذای دانشجویان دانشگاه بوعلیسینا
دانشجویان دانشگاه بوعلیسینا در حالی که روز اول آبان دست به اعتصاب غذا زده بودند، خواستههای خود را به شرح ذیل اعلام داشتند:
1. عزل استاندار و رئیس شهربانی همدان و حاکمه و مجازات آنان در دادگاه عمومی زیر نظر نمایندگان کانون وکلا؛
2. تعیین و مجازات فوری عاملین جنایات سیاممهر همدان در دادگاه عمومی زیر نظر نمایندگان کانون وکلا؛
3. رفع فوری اشغال نظامی شهر همدان و دادن تضمین در مورد عدم تکرار آن در آینده؛
4. آزادی فوری و بدون قید و شرط تمام دستگیرشدگان وقایع اخیر همدان؛
5. مجازات فوری مرتکبین هتک ناموس به عُنف یکی از دختران دانشآموز در شهربانی همدان که منجر به خودکُشی او شدهاست؛
6. تحویل بدون قید و شرط زخمیهایی که در بیمارستانهای ارتش بستری هستند
7. تحویل بدون قید و شرط پیکرهای شهدای 30 مهر ماه بدون ممانعت مأموران از اجرای مراسم تدفین و عزاداری.
این قطعنامه در اجتماع حدوداً شش هزار نفری اعتصابیون دانشگاه بوعلیسینا؛ بازاریان؛ معلمان و دانشجویان قرائت و به تصویب رسید. در همین زمان کارکنان دانشگاه بوعلی اعلام کردند به عنوان اعتراض به کشتارهای اخیر و همدردی با بازماندگان شهدا دست از کار خواهند کشید.
آنها از بستگان زخمیشدگان خواستند که در صورت نیاز به هر گونه کمک به دبیرخانه دانشگاه مراجعه کنند. دانشگاهیان دانشگاه بوعلیسینا؛ در ششم آبان با نثار گل به مزار شهدای 30 مهر و برگزاری مراسم شب هفت این شهدا؛ میگفتند: «شکستن تحصن به معنای پایان مبارزه دانشگاهیان و دانشجویان نیست، این هفته همبستگی ملی است که توسط سازمان ملّی دانشگاهیان اعلام شده لذا برای اینکه دست ما برای مبارزه بازتر شود و تشکل دادن به این هفته، تحصن خود را شکستیم.»بدین ترتیب دانشگاهیان و دانشجویان یک باردیگر بر تداوم مبارزه و همراهی و همگامی با مردم انقلابی تاکید ورزیدند.
فرهنگیان
معلمان و فرهنگیان همدان که خود از مروجین انقلاب و تشویقکننده دانشآموزان در اعتصاب و تظاهرات خیابانی بودند، در تظاهرات گسترده 30 مهرماه از نیروهای فعال محسوب میشدند. آنان در کلاسهای درس با شرح حقایق جامعه برای دانشآموزان نقش زیادی را در رشد آگاهی و بیداری آنها داشتند، چنانکه دبیری به نام تقی نژاد در کلاسهای درس ضمن بیان فقر فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی جامعه، ادعای پیشرفت از سوی سران رژیم را باد مضحکه میگرفت و در هر کلاس و محفلی برآگاهی دانشآموزان از اوضاع کشور اهتمام داشت.
در دوم آبان آموزگاران و فرهنگیان شهرستان همدان در محوطه آموزش و پرورش این شهرستان تجمع کرده و به تظاهرات و سخنرانی علیه رژیم پرداختند. آنان برای ادامه مبارزه خود دو راه را در نظر گرفتند؛ اعتصاب و تظاهرات و راهپیمایی؛ همچنین قطعنامهای به شرح ذیل صادر و تصویب کردند:
بسم الله الرحمن الرحیم، الا انّ حزبالله هم الغالبون
ما فرهنگیان همدان از روز دوم آبان در اداره آموزش و پرورش همدان گرد آمده تا ضمن اعلام پیوستگی به عزای عمومی به جهت کشتار فجیع و بیرحمانه مردم همدان به دست عمال رژیم در روز سیام مهرماه اعتراض و انزجار شدید خود را نسبت به اعمال وحشیانه پلیس و کشتار مردم بیگناه ابراز داشته و با اعلام پشتیبانی کامل از روحانیون، قطعنامه دانشگاهیان دانشگاه بوعلی سینا همدان و تحصن قضات و وکلای محترم همدان و اعتصاب بازاریان محترم، خواستههای خود را به صورت این قطعنامه اعلام میداریم و به عنوان اعتراض به مدت 48 ساعت در اداره آموزش و پرورش همدان دست به اعتصاب غذا میزنیم:
1. محاکمه و مجازات و عزل استاندار و رئیس شهربانی همدان و سروان هاشمی، ستوده و سرپاسبان فعلی و سایر مسببین تجاوز به ناموس مردم و عاملین فجایع اخیر همدان، به وسیله کانون وکلا،
2. خارج ساختن قوای نظامی از شهر همدان که عملاً وضعیت حکومت نظامی را نشان میدهد،
3. عزل، محاکمه و مجازات کلیه مسببین حمله به اداره آموزش و پرورش اسدآباد که با پشتیبانی گروههای ژاندارمری صورت گرفته و قصد داشتند کارمند آن را به اجبار وادار به پشتیبانی از دستگاه حاکمه نمایند،
4. آزاد شدن کلیه دستگیرشدگان استان همدان،
5. تحویل جنازه شهدا به خانوادههای داغدیده آنها و ارائه آمار کلی کشتهشدگان و مجروحین وقایع اخیر و انتقال آنها از بیمارستان ارتش به بیمارستان عمومی فرهنگیان همدان.
وکلا و قضات
وکلای دادگستری همدان همچون دیگر اقشار و اصناف شهر همدان از دانشآموزان و دانشجویان و تظاهرات سیام مهرماه حمایت کرده و خواهان مجازات عاملان کشتار مردم در این روز شدند. آنان به همین منظور در روز اول آبان از ساعت 9 صبح در دادسرای همدان تحصن کرده و دست به اعتصاب غذا زدند و اعلام کردند تا زمانی که به خواستههای آنان عمل نشود، دست از اعتصاب غذا نخواهند کشید. آنها با صدور یک قطع نامه چهار ماده ای خواستار مجازات عاملین کشتار مردم، خروج خودروهای نظامی و تانکها از شهر و جلوگیری از ورود مأموران شهربانی به مدارس و موسسات آموزشی شدند. هیئت اجرایی جمعیت حقوقدانان ایران با تلگرافی به صفی خانی دادستان همدان از تحصن وکلای همدان حمایت کردند:
جناب آقای صفیخانی دادستان محترم همدان
جمعیت حقوقدانان ایران ضمن اعلام همبستگی و تایید تحصن وکلای دادگستری آزاده همدانی که خواستار معرفی و مجازات کلیه مسببین و عاملین کشتارهای قبلی و فاجعه سی مهرماه این شهر میباشند و با اعلام تسلیت به مردم مجاهد و قهرمان همدان تعقیب و مجازات فوری کلیه عوامل کشتار و ضرب وجرح مردم را درخواست مینماید. در پی تحصن مذکور و بر حسب درخواست فرخ دفتری وکیل دادگستری همدان دو نفر از اعضای جمعیت حقوقدانان ایران، علی نقی حکمی و رضا زواره ای برای تحقیق درباره حوادث همدان به این شهر اعزام شدند.
صفی خانی، دادستان شهر همدان نیز به دنبال شکوائیههای مختلف و اعتصاب غذای وکلا و روحانیون و طبقات مختلف مردم در طی نامهای رئیس شهربانی همدان را به علت اعمال و رفتار وی و افراد شهربانی مورد مواخذه قرار داد، که در آن به نقش اول دانشآموزان همدان تصریح دارد.
ریاست شهربانی همدان
شکایاتی که مردم به دستگاه عدالت تقدیم داشتهاند، شما در تاریخ 30 مهر 1357 به روی عدهای از محصلین و مردم بیگناه که تظاهرات سادهای را در خیابانها برپا کرده بودند، آتش گشوده و در نتیجه سه نفر کاسب عادی که نه جزء تظاهرکنندگان بودند و نه وضع آنها ایجاب مینمود که شرکتی در این موضوع داشته باشند هدف گلوله مأموران قرار گرفته و جان خود را از دست دادند و عدهای فرزند خرد و کلان بدون سرپرست از خود به جا گذاشتند، از طرفی تعدادی از محصلان زیر 18 سال نیز که به ضرب گلوله و باتون مجروح و مضروب گردیدهاند در بیمارستان در حال مرگ به سر میبرند. آقای رئیس شهربانی در کجای قرآن و در کدام جامعه غیرمتمدن سزای تظاهرات و اجتماعات ساده خیابانی پاسخش گلوله و به قتل رساندن مردم است. لذا به عنوان دادستان به شما اعلام میدارم:
1. از این تاریخ به مدت 10 روز کلیه مسئولان قتل سه نفر بیگناه و عدهای از مجروحین و مضروبین را معرفی کنید، در غیر اینصورت مسئول همه این وقایع شما خواهیدبود.
2. با توجه به اینکه شما به عنوان ضابط دادگستری موظف بودهاید جریان قتل سه نفری که مقتول شدهاند را به دادسرا اعلام دارید، از چنین عملی خودداری نموده و به عنوان اختفای جرم قابل تعقیب خواهید بود.
روحانیون
روحانیون همدان که همیشه نقش موثری در هدایت و رهبری مردم داشتند، در قیام سی مهر، خود نیز از نیروهای فعال در صحنه بودند و پس از واقعه خونین 30 مهر با صدور اعلامیه ضمن محکوم کردن حملات مأمورین شهربانی به دانشجویان، دانشآموزان و مردم همدان سه روز عزای عمومی اعلام کردند.
«اهالی محترم، اصناف و فرهنگیان همدان که مستحضر هستید در اثر یورش پلیس به مدارس، مخصوصاً دبیرستان دخترانه پروین اعتصامی و کشتار و مجروح کردن گروهی از افراد بیپناه در خیابان شورین و دیگر خیابانها، روحانیت همدان اعلام میدارد که مسلمانان روزهای دوشنبه، سهشنبه و چهارشنبه را به عنوان اعتراض و اعلام عزای عمومی مشاغل خود را تعلیق و این اعمال وقیحانه و دور از انسانیت را محکوم نمایند. محرمعلی دامغانی، سید رضا فاضلیان، محمد تقی عالمی دامغانی، سید فاضل حسنی، غلامحسن بهرامی، محمد رسول رسولی و علی حبیبی.»
جامعه روحانیت همدان در روز 13 آبان اعلامیههای مفصل راجع به حوادث سیام مهرماه این شهر و وقایع بعدی صادر نمود:
«بسمه عزّ شأنه انّا... عزیز ذوانتقام»
«جامعه روحانیت همدان جهت آگاهی بیشتر مردم شریف ایران خاصه مردم متدین همدان ضمن ابراز تاثر از وقایع اسفبار همدان و اظهار تشکر از همبستگی کلیه طبقات مردم، مبادرت به صدور اعلامیه زیر مینمایند: از روز یکشنبه 30 مهر 1357 دانشآموزان دبیرستانهای همدان و دیگر مردم، تظاهرات آرامی به عنوان اعتراض به حمله اهانتآمیز پلیس به دختران دبیرستانی برگزار کردند که با مداخله مسلحانه غیرقانونی قوای انتظامی عده بسیاری کشته و مجروح شدند، متعاقباً در روز دوشنبه اول آبان ماه جمعیتی متشکل از همه طبقات مردم جهت اعتراض به اعمال وحشیانه عمال رژیم در مقابل دادسرای همدان اجتماع کردند و با ارائه اسناد و مدارک دادستان همدان، شهربانی را مقصر شناخته و علیه آن اعلام جرم نموده و در روز سه شنبه دوم آبان ماه با شرکت قریب به یکصدهزار نفر راهپیمایی آرام و بسیار شکوهمند با شعارها و خواستههای اساسی از محل دادسرا به طرف مرکز شهر برگزارشد و در نتیجه با عدم مداخله پلیس هیچ گونه حادثهای رخ نداد. بعدازظهر همان روز ساعت دو، همان جمعیت در مسجد جامع شهر مجلس فاتحهای جهت تجلیل شهدای 30 مهرماه برپا کردند و بر خلاف نوشته روزنامه معلومالحال رستاخیز در ساعت 4:30 متفرق نشدند بلکه در ساعت 5:30 سخنرانی پایان یافت و مردم با تذکر سخنران مذهبی با حفظ آرامش کامل از طرف بازار متفرق شدند.»
اعلام حمایت مراجع و روحانیون ایران از قیام 30 مهر همدان
تظاهرات گسترده دانشآموزان، دانشجویان و مردم همدان علیه رفتار غیر انسانی مأموران انتظامی با آنان باعث حمایت مراجع و روحانیان مبارز از مردم همدان گردید که در ذیل تلگراف آیات عظام گلپایگانی، مرعشی نجفی، حجت الاسلام شیخ علی حیدری آورده میشود:
همدان - مدرسه آخوند
«جناب مستطاب حجت الاسلام آقای شیخ رضا انصاری دامت تاییداته، تلگرام متضمن حمل به مدرسه مبارک آخوند و قتل و جرح مردم موجب تاثیر عمیق گردید. خواهشمند است تسلیت حقیر را به آقایان طلاب محترم و مجروحین و بازماندگان مقتولین ابلاغ فرمایید. از خداوند متعال رفع شر اشرار مسألت مینمایم، گلپایگانی»
بسمه تعالی
«از حادثه تاسفآور و حمله وحشیانه مأمورین دستگاه استبدا، علیه مردم مسلمان دارالمومنین شهرستان همدان که منجر به قتل و ضرب و جرح عدهای از اهالی آن سامان شده است شدیداً متأثر و متأسف هستم. ضمن عرض تسلیت به پیشگاه ولی عصر عجل اله تعالی فرجه الشریف و تقبیح این عمل ننگین، از خداوند متعال دفع شر مسببین این وقایع و جنایات روز افزون را که در آن ملت محروم ما را به قتل رسانیده یا مضروب یا مجروح و یا به زندان میافکند مسئلت مینماید و به محمّد و آله طاهرین. مستدعی است تسلیت حقیر را به بازماندگان مقتولین و عموم طبقات، خاصه آقایان علما و روحانیون محترم ابلاغ و از محرومین و مصدومین این حادثه دلجویی فرمایید. مزید تشکر و دعا گوی جامعه روحانیت خواهدبود. در خاتمه توفیق بیش از پیش آن جناب را در راه پیشرفت اهداف مقدس روحانیت و مردم مسلمان ایران از خداوند سبحان مسألت مینماید. ملتمس دعا والسلام علیکم و رحمه اله و برکاته، شهاب الدین حسینی مرعشی نجفی.»
وزارت کشور بعداز بررسی عاملان کشتار مردم را تشویق کرد
به دنبال شکایات متعدد وکلای همدان، دانشگاهیان، فرهنگیان و... وزارت کشور هیئتی را برای تحقیق در مورد حوادث سی مهر همدان و معرفی مسببین و عاملین قتل عام مردم، به همدان اعزام نمود. این هیئت بعد از چند روز تحقیق و صحبت با مردم و مسؤولان شهر به تهران برگشت و گزارشی را به وزارت کشور ارائه نمود که علیرغم تمام تبلیغات نه تنها عاملان کشتار مردم معرفی و مجازات نشدند بلکه آنها به نحوی مورد تشویق قرار گرفتند.
بدین ترتیب قیام 30 مهرماه دانشجویان و دانشآموزان همدان باعث واکنش سریع نیروهای انقلابی گردید و آنان را در مبارزه، متحد و مصممتر نمود. دانشآموزان و دانشجویان و طلاب در این تظاهرات و تظاهرات دیگر، اماکن نظامی و انتظامی را به منظور صدمه زدن به رژیم مورد حمله قرار دادند، اما هیچ گونه تعرضی به اموال مردم نداشته، مگر در مواردی که سهوا بوده یا توسط مأمورین برای بدنامی آنان صورت میگرفت.
در ادامه متن گفتار حجتاله کریمپوراز شاهدان عینی حماسه30مهر همدان را میخوانید: «تابستان سال 57 ماجرای هفده شهریور اتفاق افتادهبود؛ هفده شهریور مصادف بود با اتفاقی که در سینما رکس آبادان رخ داد و شاه و عواملش آنجا را آتش زدهبودند. همچنین گلولهباران گنبد امام رضا در آن روزها و حوادث زیاد دیگری که همزمان و در روزهای نزدیک به هم اتفاق افتادهبود.
تشییع جنازه آیتاله آخوند در همدان، مصادف شد با شهریور آن سال، که تشییع جنازه ایشان خیلی باشکوه برگزار شد و مراسم تشییع جنازه کمکم تبدیل به راهپیمایی شده و به بانکها و اماکن دیگرحمله شد و عناوین منتسب به رژیم شاهنشاهی را تظاهرکنندگان شکستند.
مدرسهها که اول مهر شروع شد، این قضایا در دبیرستانها به نوعی پررنگتر شدهبود و هر روز ساعت تفریح و آخر مدرسه تظاهرات بود و بعضا هم داخل خیابان میآمدیم تا اینکه 20 مهر شد و و در طول این روزها، ارتباط ما با دبیرستانهای دیگر بیشتر شده بود و گروهی برای تظاهرات میآمدیم. اولش از هر مدرسهای سی چهل نفر بود و بعد شد صد نفر و بیشتر شد تا اینکه با هم قرار گذاشتیم سی مهر به میدان امام بیاییم. از دبیرستانهای مختلف همه راه بیفتند و بیایند میدان امام که آن موقع به نام میدان پهلوی بود. مجسمه شاه هم بود. کنترل از دست رئیس مدرسه بیرون آمدهبود. آنها راضی نبودند. تا اینکه به طور مشترک همه دبیرستانها با هم بیرون آمدیم، هنرستان از بالا، دبیرستان پهلوی (امام)، دبیرستان ابنسینا، دبیرستان علویان از پایین شهر و دبیرستان رضاشاه (شریعتی) همه به سمت میدان امام آمدیم. سرودهای خوبی آماده کردهبودیم. قرار بود که ساعت 9 صبح حرکت کنیم و بیرون بیاییم. ساعت دهونیم - یازده میدان امام برسیم؛ ما از کوچه پروین اعتصامی آمدیم داخل بلوار خواجهرشید و از آنجا رفتیم چهارراه عباسآباد و امامزاده عبدالله و از خیابان باباطاهر آمدیم بالا و وارد بازار و راسته فلسطین و کفاشخانه شدیم. درواقع میخواستیم که مسیر بیشتر بشود و مردم ببینند و یکطوری همه شهر متوجه شوند. در راه مفصل شعار میدادیم؛ "ایران شده فلسطین مردم چرا نشستین"؛ "مرگ بر شاه"؛ "درود بر خمینی"؛ "ای جوانان قهرمانان دست به دست هم دهید تا شویم"؛ سرود قشنگ و مفصلی بود. یکی دیگر از شعارها این بود: "رکس ابادان را، شاه به آتش کشید"؛ شعارها در این راستا بود. بالاخره دبیرستانهایی که گفتم یکییکی به میدان امام رسیدیم و یکدفعه پلیس متوجه شد که میدان دست دانشآموزان افتاده و شروع به تیراندازی هوایی کرد و درگیری به خیابان شهدا کشید. آن موقع اسمش خیابان شورین بود. بعد از این قضیه شد خیابان شهدا. از کلانتریهای دیگر هم کمک خواستند و جمعیت ما لحظه به لحظه بیشتر میشد. پلیسها هم بیشتر شدند، تا اینکه گاز اشکآور فراوان زدند، تیر هوایی شلیک کردند و وقتی که دیدند که خیلی جدی است، شروع به تیراندازی کردند. یک رئیس کلانتری بود به نام سرگرد کازرونی، او رفت بالای هتل کاخ که به کاخ دایی قاسم معروف بود (هتل یاس فعلی، اول خیابان شهدا، کنار امامزاده شاهزاده حسین)، چون هتل آنچنانی در همدان نبود؛ البته هتل بوعلی هم بود، ولی اینجا بیشتر مطرح بود. به هرصورت سرگرد کازرونی بالای پشتبام آنجا رفت و از بالا شروع کرد به تیراندازی. دونفر در این حین به شهادت رسیدند؛ یکی که باباقدرت و معروف بود به نفتفروش و قد کوتاهی هم داشت. یکی دیگر هم خشکهپزی داشت و مغازهاش کنار او بود. چند نفر هم مجروح شدهبودند؛ حدود دو ساعت درگیری بود، طوری که بازتاب بینالمللی زیادی پیدا کرد؛ مراجع تقلید بیانیه دادند و این واقعه را محکوم کردند؛ دانشجویان همدان هم فردای آن روز اعتصاب غذا کردند و تعداد زیادی از کارمندان نیز اعلام همبستگی کردند. عملا شهر از آن روز به بعد بههم ریخت. حتی امام که آن موقع تازه به فرانسه رفته بودند، سخنرانی کرده و این موضوع را محکوم کردند و گفتند: "آقای کارتر اعلام کرده که شاه فرد دموکراتی است و ایران دموکراسی است، بله دموکراسی شاه را بروید همدان ببینید، ببینید چه جنایتی کردند". بازتاب بینالمللی خوبی پیدا کرد و عملا دیگر همدان هر روز تعطیل بود؛ یعنی بازاریها اعتصاب میکردند، بازار را دیگر تا پیروزی انقلاب بستند.
دانشآموزان کبودراهنگ در همبستگی با دانشآموزان همدان چند روز بعد تظاهرات کردند که چند نفر هم در این تظاهرات شهید شدند. سیزده آبان هم دانشآموزان تهران به طرفداری از قیام همدان تظاهرات کردند که معروف به سیزده آبان شد. یکی از شعارهایشان هم در تهران این بود: "درود بر همدان برادر قهرمان"؛ به نوعی 30مهر همدان نقش کاتالیزوری و شتابدهندگی برای حضور دانشآموزان در تظاهرات قبل از پیروزی انقلاب داشت و الحمدلله این اقدامات نهایتا به پیروزی انقلاب رسید.»