به گزارش بسنا، از سال ۱۳۸۶ روز ۲۵ ذیالحجۀ هر سال به عنوان روز خانواده و تکریم بازنشستگان در تقویم رسمی کشور درج شد. روزی که آیۀ «هَل اَتی» سورۀ «اَلإنسان» در آن نازل شده است. این آیه به خانواده و استحکام پایههای آن میپردازد و تشویق به صبر و انفاق از مهمترین موضوعاتی است که در آن بیان میشود.
در آموزههای اسلامی خانواده جایگاه ویژهای دارد، پایبندی به خانواده، ارزشی والا شناخته میشود و به همین دلیل به جز روز جهانی خانواده، یک مناسبت مذهبی هم برای این روز انتخاب شده است. پس از انتخاب ۲۵ ذیالحجه به عنوان روز خانواده شورای فرهنگ عمومی تصمیم گرفت این مناسبت را با روز بازنشستگان هم ترکیب کند تا در چنین روزی این گروه از جامعه نیز گرامی داشته شوند.
اهمیت بنیان خانواده
با اینکه در تقویم روز خانواده و تکریم بازنشستگان به عنوان زمانی برای گرامیداشت این دو بخش مهم از جامعه در نظر گرفته شده است، اهمیت آنها به اندازهای زیاد است که باید همۀ روزها را روز خانواده و نکوداشت بازنشستگان بدانیم.
همۀ ما در یک خانواده به دنیا آمدهایم با این حال، همۀ افراد خانوادهای سالم ندارند. اما چرا خانواده مهم است؟ نقش خانواده در زندگی فرزندان در دوران کودکی و زمان بزرگسالی چیست؟ آیا این موضوع برای جامعه اهمیت دارد؟ خانوادهها زمینۀ روابط آیندۀ افراد را فراهم میکنند. نخستین روابطی کودک در زندگی خود تجربه میکند با پدر و مادر و دیگر اعضای خانواده است. این فرآیند بسیار مهم هستند، زیرا الگویی برای شکلگیری روابط آیندۀ افراد ارائه میدهند.
نکتۀ دیگر آنکه افراد در دورههای پرچالش زندگی، نیاز دارند به خانوادۀ خود متکی باشند. فردی که روزگار دشواری را پشت سر میگذارد، اگر مطمئن باشد که از خانوادهاش عشق و دلگرمی دریافت خواهد کرد، به آنان رو خواهد آورد.
خانوادهها همچنین میتوانند منبع اصلی محبت و دلگرمی باشند. اگر فردی خانوادهای مستحکم داشته باشد، همیشه میتواند عشق و حمایتی را که نیاز دارد، نزد آنان بیابد. از سوی دیگر، اگر کسی این عشق و حمایت را از ساختار خانواده دریافت نکند، همواره احساس تنهایی، افسرگی و بیپناهی خواهد کرد.
یکی از کارکردهای مهم خانواده این است که آنها احساس تعلق داشتن به چیزی بزرگتر از خود را در افراد پرورش میدهند. خانوادهها کانون سنتها هستند. بسیاری از آنها با به اشتراکگذاشتن خاطراتی از گذشته، این سنتها را سالها با خود حمل میکنند. چنین کاری میان آن گروه از اعضای که دیگر با خانوادۀ خود زندگی نمیکنند، ارتباط ایجاد میکند.
خانواده، درسهای مهمی به افراد میآموزد، کودکان در خانواده یاد میگیرند احساسات خود را چگونه مدیریت کنند و بروز دهند، کودکان همچنین ارزشهای زندگی اجتماعی را براساس رویکردی که خانواده به این مقوله دارد، یاد میگیرند.
در نهایت باید بر این نکته تأکید کرد که خانواده ستون فقرات اجتماع است، سلامت روح و جسم کودکان در آینده به مسیری دارد که خانواده برای خود انتخاب میکند و موفقیت آینده افراد نیز وابسته به میزان عشق و حمایتی است که خانواده به فرزندان میدهد.
دوران بازنشستگی و مسائل آن
وقتی یک روز برای دو مناسبت در نظر گرفته شده باشد، موضوعاتی که باید در آن روز به آنها پرداخت هم گسترۀ بیشتری پیدا میکنند. ۲۵ ذیالحجه روز خانواده و تکریم بازنشستگان و زمانی برای توجه دوباره به بازنشستگان هم هست. اما برای آنکه نگاه درستی به بازنشسته و نیازهای او داشته باشیم باید بدانیم بازنشسته به چه کسی گفته میشود.
بازنشستگان معمولاً ۸۰ درصد دوران زندگی خود را با کار و تلاش و فعالیت سپری میکنند و پس از سالها کار و تلاش به مقطعی از عمرشان میرسند که دیگر توان و انرژی سالهای قبل را ندارند و به همین دلیل دوران کاری آنها پایان مییابد.
در ایران افراد پس از ۳۰ کار در یک حرفه بازنشسته میشوند. آنان عمرشان را در تشکیلاتی سازمانی مثل ادارات، شرکتها یا در برخی مشاغل به کار و فعالیت مشغول بودهاند، آن در این سالها حق بیمه پرداخت کرده و اکنون با دریافت مبلغی به عنوان حقوق بازنشستگی، زندگی را سپری میکنند. سن بازنشستگی در کشورهای مختلف متفاوت و از ۶۰ تا ۷۰ سالگی است با این حال در کشور ما نه یک سن خاص بلکه انجام ۳۰ سال خدمت، آغاز بازنشستگی را مشخص میکند.
در حال حاضر هشت میلیون سالمند در ایران وجود دارد که تقریباً معادل ۱۰% جمعیت است و از این تعداد حدود سه میلیون نفر مشمول مقررات صندوق بازنشستگی کشوری، تأمین اجتماعی و نظامی و دو میلیون نفر سالمند نیز تحت حمایت کمیته امداد و بهزیستی هستند.
بیشتر سالمندان در ایران با خانواده زندگی میکنند و فقط ۲۰ درصد سالمندان زن و ۱۰ درصد سالمندان مرد به تنهائی روزگار میگذرانند. از جمعیت سالمندان کشور حدود ۲۰ هزار نفر هم در مراکز نگهداری سالمندان تحت مراقبت هستند. با اینکه همۀ بازنشستگان کشور حقوق دریافت میکنند، اما به دلایل مختلف از جمله حقوق اندک، تورم و مسائل اقتصادی، ۷۰ درصد آنان زیر خط فقر قرار دارند و با مشکلات معیشتی متعددی دستوپنجه نرم میکنند.
به جز درآمد و معیشت دغدغۀ دیگر بازنشستگان مسائل درمانی است. فردی که پس از ۳۰ سال کار بازنشسته شده و سالمندی را پشت سر میگذارد احتمالاً به بیماریهای متعددی مبتلا میشود. درمان یک بازنشسته با یک فرد جوان شاغل متفاوت و البته هزینهبرتر است. به همین دلیل یک بازنشسته به پوشش بیمهای قوی نیاز دارد تا هزینههای او را تأمین کند. با این حال محدودیت خدمات بعضی بیمهها یا حذف برخی از داروها از پوشش بیمه درمان بازنشستگان را که درآمد اندکی نیز دارند با مشکل مواجه میکند.