
فرخندهتر آنکه همزمانی شروع نوروز امسال با جشن نیمه شعبان شادمانی انسانها را دو چندان نموده است. این شادمانی از آن روست که در روایات، نوروز نیز از زمانهای ظهور منجی دانسته شده و هرسال فرا رسیدن سال نو دلهای منتظران را بی تاب دیدار او میسازد.
آن زمان که خورشید عدل و آزادی بتابد، او در چهره مردی خوش صورت و زیبا ظاهر میشود. لباس و بدنش تمیز و عطرآگین است. در سیمای درخشانش، انسانیت و کمال موج میزند.
پیامبر (ص) او را طاووس اهل بهشت خوانده است. پیشانیش باز و نورانی است و دیدگانی سیاه و سینهای فراخ دارد.
شبیهترین مردم از حیث سیرت و صورت به رسول خداست. ستارهای در میان اهل بیت پیامبر است. حق، جز با او یافت نمیشود و نور و روشنی در نزد اوست. او با یاری خداوند، بر دشمنان و ستمکاران غلبه مییابد.
امام مهدی (ع)، منجی عالم، یکباره و ناگهانی در صحنه عالم پدیدار میشود. لباس و دستار آخرین فرستاده الهی حضرت محمد (ص) همراه اوست. او عصاره همه خوبیها و نیکی هاست و آئینه تمام نمای یکصد و بیست و چهار هزار پیامبری است که از سوی خداوند برای هدایت بشر برانگیخته شده اند.
ازاین رو، منش و خلق و خوی عالی پیامبران در وجود او متجلی است. همه را فرا میخواند و چنین بانگ بر میآورد که: "انا بقیة الله" (من ذخیره خدا هستم)
حضرت مهدی (ع)، آخرین ذخیره الهی و منجی بشریت در طلوع فجر نیمه شعبان سال ۲۵۵ هجری قمری متولد شد. در این روز خانه امام حسن عسکری (ع)، پر نور از تولد نوزاد مبارکی بود که هیچکس از وجودش آگاه نبود. امام که میدانست به دست فرزند پاکش، عدل و داد در جهان برپا خواهد شد، فرمود: "شکر خدا که مرا از این دنیا خارج نکرد، تا اینکه جانشین بعد از خود را ببینم که شبیهترین مردم به رسول ازجهت سیرت و صورت است. خداوند او را در زمان غیبتش محافظت و سپس ظاهر میکند و دنیا را همچنانکه پر از ظلم و فساد میشود، از عدل و داد پر مینماید. "
حاکمان بنی عباس از طریق اخبار و روایات شنیده بودند که مهدی موعود، فرزند امام عسکری (ع) است. آنها برای جلوگیری و آگاهی از تولد چنین فرزندی، خانه امام را تحت مراقبت شدید قرار دادند. محل زندگی ایشان را در وسط پادگان ایجاد کردند و رفت و آمد به منزل حضرت (ع) در پایینترین سطح آن بود، اما به خواست خداوند، ماموران حکومت از تولد شگفت آمیز مهدی (ع) آگاه نشدند، زیرا هیچکس اثری از بارداری همسر امام عسکری را مشاهده نکرد.
حضرت مهدی (عج) مدت کمی از سالهای اولیه زندگی را درکنار پدر بود. دراین مدت امام عسگری (ع)، وی را تنها به برخی از اصحاب خاص خویش معرفی میکرد و آینده درخشان او را نوید میداد. هنگامی که امام عسکری (ع) به شهادت رسید، مهدی (ع) کودکی پنج ساله بود. از همان زمان، دوره امامت ایشان آغاز شد.
اما خیلی زود، همان دلایلی که باعث شد ولادت مهدی (ع) از دشمنان و مخالفان مخفی بماند، موجب شد که او از انظار مردم غایب شود و نحوه تماس و ارتباط حضرت با مردم به شکل دیگری ادامه یافت.
آن حضرت در مقطعی از زمان، ازطریق چهار نماینده خاص خود با مردم در ارتباط بود و به هدایت و راهنمایی آنها میپرداخت. این دوران که به آن «غیبت صغری» گفته میشود ۶۹ سال طول کشید.
پس از دوران غیبت صغری، حضرت مهدی (ع)، به امر خداوند از دیدهها غایب شد تا روزی که، چون خورشیدی فروزان در افق عالم طلوع کند، رازهای نهفته در سینه پر درد تاریخ را فاش گوید و با ظهورش زندگی پرفراز و نشیب انسان را روشنی تازه ببخشد.
ظهور مهدی (ع) را از مکه و در روز جمعه نوید داده اند، اما هیچ منبعی به تاریخ دقیق ظهور رهایی بخش جهان اشاره نکرده است.
به گفته پیامبر بزرگوار اسلام، تنها خداوند است که هرگاه زمانش فرا رسد، او (مهدی) را آشکار میسازد. امام محمد باقر (ع)، ظهور مهدی (ع) را تفسیر آیه ۱۷ سوره حدید میداند که میفرماید: "آگاه باشید که خداوند زمین را پس از مردنش زنده میکند. "
به تعبیر امام باقر (ع)، خداوند بوسیله امام مهدی (عج)، زمین را زنده میکند. یعنی، جهان که براثر ظلم و بیدادگری، مرده و بی روح شده، با عدل و داد امام مهدی (ع) روح تازه مییابد و گویا دوباره متولد شده است.
پس آنگاه، ۳۱۳ نفر از یاران خاص حضرت مانند پارههای ابر در هنگام پائیز، در پی یکدیگر میآیند. آنها در شهر مکه، در غیرموسم حج جمع میشوند. مردم مکه از دیدن آنها در آن هنگام از سال تعجب میکنند و نگران میشوند. ولی این شخصیتهای نورانی و والامقام درمیان رکن و مقام درکنار کعبه، با امام مهدی (عج) بیعت میکنند.
تجمع آنها، یادآور این آیه خداوند است که میفرماید: "هرجا باشید خدای تعالی شما را حاضر میکند و در یک جا جمع میکند، زیرا که خداوند بر همه چیز قادر و تواناست. " (سوره بقره آیه ۱۴۸)
در قرآن کریم از عصر ظهور حضرت مهدی (عج) بهروزی که نور خدا عالم را پر میکند یاد میشود یعنی روزی که همه زیباییها، بر عالم حاکم میشوند و تجلی همه صفات حسنهای که از خداوند سراغ داریم، در زمان ظهور امام زمان (عج) اتفاق میافتد.
در آن زمان تضادها، برخوردها و اختلافها و تبعیضهای ریشه دار جامعه بشری که از کفر و شرک مایه میگیرد، از بین میرود. در همین راستا، کاستیها و نواقص ادیان و مکاتب بیش از پیش، روشن شده و اسلام به عنوان بهترین آئین شناخته میشود.
به عبارت دیگر، در آن روزگار، راه و روشها یکی میشود و یگانگی در عقیده و مرام انسانها پدید میآید. حضرت مهدی (عج) این دعوت قرآن را محقق میسازد که در آیات خود، همه را به سخنی مشترک فرا خوانده که برپایه آن، خدای واحد را بپرستند و چیزی را شریک او قرار ندهند.
ملاصدرا، فیلسوف بزرگ ایرانی میگوید: "کارهایی که در زمان ظهور حضرت مهدی (عج) تحقق مییابد، کاملاً با خواستههای پیامبر اسلام (ص) منطبق است. زیرا بین این دو، به وسیله امری باطنی، ارتباط وجود دارد و به همین جهت، اهداف وحی و نبوت در زمان ظهور آن حضرت تحقق مییابد و شعاع خورشید حقیقت همه جا را فرا میگیرد. از ویژگیهای زمان ظهور این است که اختلاف بین فقهای دین برطرف میشود و قضاوتهای متفاوت درمورد یک موضوع، یکی میشود و همچون زمان رسول خدا (ص) مذهبها به یک مذهب تبدیل میشوند. "
بدین ترتیب، در جامعه آرمانی اسلام، شاهد یک دگرگونی بنیادی در ماهیت روابط اجتماعی هستیم. رابطه انسان با خدا، تغییر میکند و عطر خداپرستی در سراسر عالم گسترده میشود. رابطه انسان با خود نیز دگرگون میشود. یعنی بشر به بلوغ فکری میرسد و دریچههای ذهن او گشوده میگردد.
عقل او کاملتر شده و به افقهای بلند تری مینگرد. همچنین در آن دوران، روابط انسانها با یکدیگر، بصورت بنیادین متحول میشود. در آن روز، انسانها در پی تجاوز به حقوق دیگران و تصاحب آن بر نمیآیند، کسی به دیگری ستم نمیکند، تبعیض و فریب رنگ میبازد، جنگ و فتنه و خصومت و وحشیگری ریشه کن میشود و هرکس بدون هیچ مشکلی به حقوق خویش دست مییابد؛ و این چنین است که اعتقاد به مهدویت امید و اطمینان را در دلها میپراکند. در گذشتههای دور فرعونها ادعای خدایی میکردند و نمرودها ستم میراندند، و امروز نیز شاهدیم که کودکان خردسال در یمن و فلسطین و افغانستان و ... با نگاه جگر سوز خود، به پیکر پاره پاره خانواده و همسالانشان مینگرند و عدالت گمشده را جستجو میکنند، اما اینها یک روی سکه است.
بشر امید آن دارد و میداند که تاریخ، با خاطره ناکامیها و تلخ کامیهای بشر به پایان نخواهد رسید و سرنوشت نهایی انسان، ضعف و زبونی نیست و بی گمان، خورشید هدایت از پس ابرهای تیره بیرون میآید و جهانی از روشنایی و آگاهی و دوستی را فرا روی بشر قرار میدهد. جهانی که در آن، آدمی بسوی حقیقت و عشق تا افقهای دور پرواز میکند و آن، زمانی است که او. میآید.
در پایان از خداوند میخواهیم آن چهره ارجمند و آن پیشانی درخشان را به ما بنماید، در فرج او تعجیل نموده، ما را ازیاران او قراردهد و ظهورش را آسان گرداند.