پایگاه خبری دانشگاه بوعلی سینا- بسنا

تعداد بازدید: ۳۳۰۷
|
کد خبر: ۲۴۱۶
کارشناس فرهنگی و تربیتی با بیان این که پس از انقلاب اهمیت زبان فارسی به عنوان ابزار معرفی اسلام و انقلاب دو چندان شد، گفت: بخش عمده فلسفه، دین، عرفان، اخلاق و سیاست به زبان فارسی به بشریت منتقل شده، چون منشأ اسلامی ایرانی داشته است.
تاریخ انتشار: ۱۵:۳۰ - ۱۱ خرداد ۱۳۹۸

زبان فارسی نقش مهمی در گسترش اسلام داشت

به گزارش بسنا و به نقل از ایکنا، مقام معظم رهبری در شب میلاد امام حسن مجتبی(ع) در دیدار با شاعران در مورد زبان فارسی ابراز نگرانی کردند و فرمودند که در جریان عمومی، زبان فارسی در حال فرسایش است و همچنین تاکید کردند که از ویرانی و فرسودگی زبان فارسی باید جلوگیری شود. پیرو فرمایشات حضرت آیت الله خامنه ای در مورد زبان فارسی گفتگویی با «حجت الاسلام هادی قطبی»، مدرس مباحث فرهنگی تربیتی و کارشناس رادیو و نویسنده شده است که بدین شرح است:

مقام معظم رهبری چندی پیش در دیدار با شاعران، نسبت به زبان فارسی و ادبیات احساس خطر کردند. این اعلام خطر چرا و به چه دلیل صورت گرفته است؟

یکی از مهمترین تفاوت های انسان و حیوان زبان و کلام و نطق اوست تا جایی که در تعریف انسان گفته اند: «حیوان ناطق» طبیعتا این نطق و کلام ابزاری برای بیان است و همین بیان نشانگر هویت و حقیقت آدمی است که گفته اند: «تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد». زبان و اندیشه را دو مقوله جدا نشدنی می دانند که بیماری هر کدام به دیگری سرایت می کند.با مرگ یا ضعف یک زبان، نه فقط زبان بلکه مجموعه ای از محتوا ها، نمادها، معناها، مفاهیم تاریخی بشری از بین می رود. چون وظیفه اصلی زبان، برقراری ارتباط برای بیان اندیشه و احساس است.

زبان فارسی با تاریخ سراسر افتخار تمدن و حکمت و اندیشه، حامل ارزشها و باورهایی بوده است که در قالب حکایت ها و ضرب المثل ها و شعرها نسل به نسل منتقل شده است و امروز ما میراث دار اندیشه و حکمت حافظ و سعدی و رودکی و فردوسی و مولانا هستیم. به اذعان کارشناسان،بخش عمده ای از هنر جهان، مرهون سرزمین ما و مرهون زبان فارسی است. هرچند متأسفانه به دلیل زندگی معاصر و اقتضائات زندگی شهری و ارتباطات گسترده اجتماعی، بسیاری از جوانان نسل جدید، از فهم اشعار حافظ و سعدی محروم هستند و این زنگ خطر جدی است برای زبان و ادبیات اصیل فارسی که دارد از صحنه اجتماع حذف می شود. البته منظور این نیست که ادبیات حافظ و سعدی را در گفتار و نوشتار به کار گیریم، بلکه در هر عصری باید به زبان فصیح همان عصر سخن بگویم. اما نباید هم فراموش کنیم که پیشرفت ادبیات فارسی، مرهون کلام و سخن شعرای بزرگ ماست.

البته ناگفته نماند نه تنها ایران، بلکه بسیاری از کشورهای آسیایی از زبان فارسی استفاده می کردند. کشورهایی مانند هند ، پاکستان، بنگلادش، افغانستان، تاجیکستان و ترکمنستان هنوزم که هنوز است از اشعار حافظ و سعدی و مولانا و رودکی و فردوسی استفاده می کنند . زبان حتی هند و پاکستان و مصر و ترکیه، ریشه فارسی داشته اند. مثلا در دوران عثمانی، مکاتبات آنها به زبان فارسی بوده و شعرای فارسی داشتند. امیرخسرر دهلوی برای هند است و اشعار فارسی او معروف است. اقبال لاهوری نیز همچنین.

چه خطری زبان فارسی را تهدید می کرده که مقام معظم رهبری به آن اشاره کرده اند؟ و اصولا چرا ایشان اینقدر به روی این مقوله حساس هستند؟

البته این اول بار نیست که ایشان موضع گیری می کنند. پیش از این بارها و بارها از قبل از دوران رهبری حتی، نسبت به مسأله زبان فارسی حساس بوده اند و سخنرانی های متعددی داشته اند. ایشان معتقد هستند «هویت ملی ما به زبان و خط ماست».واقعا هم همین گونه است. به تعبیر دیگر، استقلال در خط و زبان، موجب حفظ هویت فرهنگی و ملی ما می شود.

فرهنگ غرب، یک فرهنگ مهاجم است. آمریکا و انگلیس هر کشور و سرزمینی را فتح کردند، خط، زبان و نسل آن را تغییر دادند. چون در پی تغییر این خط و زبان است که هویت نیز تغییر می کند. نمونه روشن آن در هند است که وقتی انگلیس ها در آن نفوذ کرد، زبان فارسی را با اجباز و زور اسلحه ممنوع کردند. اول زبان اردو را تأسیس و بعد همان اردو را هم کنار زدند و زبان انگلیسی را زبان رسمی و اداری و دولتی کردند. این کار از اوائل قرن نوزدهم آغاز شده و هنوز هم ادامه دارد. فرانسوی ها هم در کشورهای آفریقایی همین کار را کردند؛ اسپانیایی ها هم همینطور. به طور کلی کشورهای مهاجم، یکی از وظایف و مأموریت های اصلی شان، تغییر زبان آن کشور است؛ ولو به زور. می توان گفت هر جا غربی ها وارد شدند، فرهنگ های بومی را نابود کردند؛ از جمله: تاریخ، زبان، خط.همانطور که امروز کمتر اثری از زبان فارسی در آنها دیده می شود، این خطر نیز می رود که در کشور ایران مهد زبان فارسی، این ادبیات جایگاه خود را از دست بدهد و زبان جدیدی جایگزین آن شود و این مسأله بسیار وحشتناک است. اینکه اسم فارسی به زبان لاتین نوشته شود جای سوال است. نام های فرنگی به روی محصولات ایرانی حتی اسباب بازی و لوازم التحریر! نامگذاری مغازه ها به اسامی خارجی ، نام شرکت ها و...این یعنی جامعه دچار بحران هویتی شده و به سمت سبک زندگی غربی و غربزدگی می رود.

کلمات بیگانه تا چه اندازه باعث فرسایش زبان فارسی می شود؟

قطعا یکی از مهمترین راهها برای مبارزه با فرهنگ غربی، همین احیای زبان فارسی است که خود به خود مفاهیم و معانی ارزشمند و بلند را مستقیم و غیر مستقیم منتقل می کند. چون الفاظ و کلمات در هر زبانی بار مفهومی خاصی دارند. این دغدغه چندین ساله ایشان است، اما متأسفانه جدی گرفته نشده است و حتی جایگزینی الفاظ و واژگان، در صدا و سیما و رسانه ها دستمایه طنز هم شد. هر چند متولی این امر فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی است اما امروز مسئولیت حفظ زبان فارسی، بر عهده همه متولیان امر فرهنگ و جامعه از جمله نویسندگان و شاعران است.

 همان زمان که معلمان و اساتید دانشگاهها، از ادبیات خود غافل ماندند و به ادبیات خارجی و غربی و استفاده از واژگان انگلیسی و فرانسوی کردند و به آن افتخار کردند و این بلیه آرام آرام به مردم عادی نیز سرایت کرد و در تبلیغات و فیلم ها و سریال ها و گزارش ها، از الفاظ فارسی غفلت شد، خود به خود بخشی از فرهنگ غربی نیز به زندگی ها راه پیدا می کند.

مثلا وقتی از واژه فرانسوی «مرسی» به جای واژه فاخر و زیبای ممنون یا سپاسگزارم استفاده می کنیم یا از واژه «بای» به جای خدا حافظ که خود بار ارزشی خاصی هم دارد استفاده کردیم، یا وقتی به جای دستمال کاغذی از «کلنکس» و به جای شکل از «استایل» استفاده می کنیم، از نمره به «پوئن» و امثال این واژه ها، خود به خود به رفتار مناسب آن نیز رو می آوریم تا از این تغییر عقب نمانیم!  حتی لباسی می پوشیم که نوشته خارجی یا لاتین داشته باشد و افتخار می کنیم، بدون اینکه به بار معنایی و فرهنگی آن توجه داشته باشیم. وضعیت در فضای مجازی بسیار بدتر است و امروز بسیاری از جوانان ما در فضای نوشتار و گفتاری، از نوشتن صحیح واژگان فارسی ناتوان است. فکر می کنیم، به روز شدن و پیشرفت کردن، به تقلید کردن در ظاهر و زبان و رفتار است! در حالی که اگر پیشرفت و تغییری هم مناسب حال بشر بوده به خاطر نظم و تلاش و فکر و علم است، نه پوشش و رفتار و الفاظ!

بنابراین یکی از مهمترین برنامه ها و استراتژیک ها برای مقابله با فرهنگ مهاجم غرب، احیا، تقویت و ترویج زبان فارسی است.

در سخنان رهبر انقلاب به ارتباط زبان فارسی و انقلاب اسلامی هم تصریح شده است. این مسأله چگونه قابل تبیین است؟

به نظر می رسد سه گانه «اسلام، انقلاب و زبان فارسی» هم از نظر محتوایی و هم از نظر ترویج و تبلیغ ظرفیت بسیار بالایی دارند و باید مورد توجه کارشناسان و اساتید این عرصه قرار بگیرند. هرچند زبان فارسی قدمتی بیش از هزار ساله دارد اما اهمیتش آنجایی دو چندان می شود که بعد از انقلاب، به عنوان تنها ابزار معرفی اسلام و انقلاب است. اسلام به زبان عربی به ایران آمده، اما طی قرون متمادی به زبان فارسی منتشر و ترویج شده است.

بخش عمده  فلسفه، دین، عرفان، اخلاق و سیاست به زبان فارسی به بشریت منتقل شده است؛ چون منشأ اسلامی -  ایرانی داشته اند. در واقع ایران قبل از اسلام سابقه افتخار آمیزی نداشته است. هرچه بوده، محصول فکر ایرانی و به برکت اندیشه های اسلام و علوم اهل بیت(ع) بوده که کسانی که اندک مطالعه ای در زمینه تاریخ و تمدن ایران و اسلام داشته باشند، به آن اذعان دارند. البته این سخن به این معنا نیست که ذهن و فکر و اندیشه ایرانی، هیچ خلاقیت و قدرتی نداشته و بیمار بوده است؛ خیر، بلکه منظور این است که سرعت پیشرفت اسلام و پذیرش مضامین بلند آن، با زبان فارسی بود که نشان از سلامت فکر و فطرت ایرانی است. حافظ و سعدی و مولانا و رودکی و بیدل و صائب و خیام و تمام کسانی که ادبیات فارسی مرهون آنهاست، محصول همین اندیشه تابناک قرآن و اسلام هستند. به همین دلیل هم حضرت آقا مکرر مسأله «مرجعیت زبان فارسی» را مطرح کرده اند و فرمودند: «کاری کنید که طی سال های آینده، برای فهم پیام اسلام و انقلاب و اندیشه های نو و تمدنی اسلام و ایران، جهانیان، زبان فارسی را بیاموزند.» علاوه بر آنکه «مرجعیت زبان فارسی» در چشم انداز آینده انقلاب دیده شده و باید مسئولین امر به آن همت داشته باشند.

به گفته کارشناسان ادبیات فارسی و زبان شناسان، زبان فارسی، زبان پر ظرفیتی است. آهنگین بودن، نرمی و شیرینی، قابلیت ترکیب بندی و واژه سازی از امتیازات زبان ماست. حال اگر بخواهیم مفاهیم اسلام و انقلاب را  به زبان کم ظرفیتی بیان کنیم، چه بلایی بر سر محتوا و پیام اسلام و انقلاب می آید؟! کسانی که می خواهند دین اسلام را بپذیرند، غالبا از طریق ایران و با زبان ایرانی و فارسی می شناسند. بعد از انقلاب بسیاری از غربی ها و عرب ها، اگر آشنایی با زبان فارسی پیدا کردند، به خاطر سخنان امام بوده است. یعنی لازم دیدند برای درک کلام امام و پیام انقلاب، زبان فارسی را بیاموزند. در عربستان، پاکستان، هند، افریقا این اتفاق افتاده است. به خصوص در اشعار و سرودهای انقلاب و امروز به برکت موج حب الحسین(ع)، اشعار شاعران آئینی ما، در مردم جهان این حس و ضرورت را به وجود آورده است که زبان فارسی را بیاموزند و این اتفاق مبارک ظرفیت فوق العاده ای برای احیا و ترویج زبان فارسی است.

با توجه به همین مطلب است که یکی از مهمترین اقدامات دشمن، هجمه و تحقیر نسبت به ادب و هنر و فرهنگ انقلاب است و به همین دلیل رهبر انقلاب از نویسنده ، شاعر، داستان نویس و فیلمنامه نویس خوب و متعهد به انقلاب و زبان فارسی تجلیل می کنند. شاید به همین دلیل باشد که برای حفظ مفاهیم ارزشمند و بلند اسلام، انقلاب و محتوای غنی و پرمضمون زبان فارسی است که در اصل 15 قانون اساسی نیز، زبان فارسی را زبان و خط رسمی مردم ایران و مکاتبات و مکالمات بین مسئولین برشمرده است.

مهم ترین عوامل تضعیف کننده زبان فارسی چیست؟

به طور کلی در تضعیف زبان فارسی می تواند پنج عامل نقش داشته باشد:

یک: گستردگی روابط اجتماعی – زندگی شهری و تنوع ارتباطات اقشار جامعه با یکدیگر و تداخل واژگانی.

دو: ورود فرهنگ غیر ایرانی و سبک زندگی غربی؛ زندگی جدید و هجوم واژه های بیگانه.

سه: بی سوادی افراد جامعه.

چهار: ابتذال نوشتاری در فضای مجازی.

پنج: بی سوادی در رسانه های جمعی: تغییر واژه ها و واژه سازی در فیلم، سریال، مجریان، گزارشگران و...

 
ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر:
فرهنگ و هنر