به گزارش خبرنگار بسنا، دکتر قاسم پورحسن درزی عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی در نشست هماندیشی اساتید با موضوع "امکان علم دینی" که در هفته وحدت حوزه و دانشگاه استان همدان و توسط دبیرخانه دائمی آن در استان، در سالن جلسات فجر ساختمان مرکزی برگزار شد، گفت: بنده بسیار خوشحال هستم که در دانشگاه بوعلی سینا در خدمت اساتید هستم و در رابطه با موضوع مهمی را که در چند ماه اخیر مورد مناقشه میان متفکران و اندیشمندان قرار گرفت، صحبت میکنم.
وی بیان داشت: بر خلاف تصور بسیاری از اندیشمندان، عمر بحث علم دینی به ۴۰ سال اخیر برنمیگردد؛ سید حسین نصر در دو کتاب خود گزارشی را از کوشش متفکران اسلامی از سال ۱۹۵۰ تاکنون در رابطه با اسلامیسازی، دانشگاه اسلامی، اسلام سازی معرفت و غربیزدایی از علم ارائه میدهد.
پورحسن درزی اظهار کرد: دکتر نصر میگوید من، احمد اشرف و احمد نظیر مدتها بود در رابطه با دنیای اسلام بحثها داشتیم با این موضوع که چگونه میتوان علوم موجود را که علوم غربی است، با اتکا به آموزههای دینی سامان داد.
وی ادامه داد: آنها به این نتیجه رسیدند که تنها راه این است که عالمان، کتب و تعلیم و تربیت را مبتنی بر آموزههای دینی کنیم که ثقل این را باید فلسفه بدانیم زیرا بیشتر مناقشاتمان را باید از منظر فلسفی ببینیم و به علم نگاه کنیم ببینیم امکان دارد یا نه.
دکتر پورحسن ابراز کرد: علی عبدالرزاق صاحب کتاب الاسلام و اصولالحکم معتقد بود دو دسته علوم داریم. اول علوم مبتنی بر آموزههای دینی و دوم علوم مبتنی بر عقل جمعی.
وی تشریح کرد: رشید رضا صاحب کتاب الخلافه و الامامه العظمی معتقد بود ما هیچ راهی جز اینکه تمامی علوم را از منظر دین ببینیم، نداریم.
دانشیار دانشگاه علامه طباطبایی در ادامه خاطرنشان کرد: جنبشی در این رابطه از مصر شروع میشود و در ایران و شبه قاره تأثیر میگذارد؛ در ایران تأثیر آن دیرتر بود و از ابتدای دهه ۳۰ توسط مرحوم طالقانی و بازرگان و بعد به نحو جدیتر و صحیحتر توسط شهید مطهری پیگیری شد که به طور کلی منطق علم چیست و چهطور امکان دارد ما بتوانیم علم را از حیث پارادایمی آن تغییر دهیم. البته اصل داستان به نخستین مواجهه متفکران مسلمان با سنت یونانی بازمیگردد.
وی ابراز کرد: شاید عمق مناقشه دینی کمتر از ده سال باشد؛ مثلا آقای سروش که یکی از مخالفان علم دینی است، در سخنرانیهای خود از علمالهی دفاع میکند. وی از سال ۷۴ دست به مخالفت زد که آن مخالفتها، مخالفتهای خام و غیر دقیق هستند.
قاسم پورحسن درزی بیان کرد: ما در این ده سالی که وارد بحث علم دینی شدهایم، تقریبا ۶ الی ۷ رویکرد را در باب علم دینی مطرح کردیم؛ برخی از آنها پیشتر مطرح شدند و برخی نظریههای جدیدتری هستند که قابل بحثند. ما از امکان و ضرورت علم دینی عبور کردهایم و اکنون می خواهیم بگوییم که ادعای علم دینی با چه مدلی است.
وی تبیین کرد: کسانیکه در اسلام بحث علم دینی را مطرح کردند عمدتا متفکران حوزه دین هستند؛ ما تعداد کمی از متفکران در حوزه علم داریم که بحث این بحث را مطرح کردهاند. اگر متفکری در حوزه علم داریم، تفکر بسیار دقیقی از این چیستی علم، چیستی معرفت دینی، نسبت این دو باهم، قطعیالصدرور بودن و ... در آثارش دیده نمیشود.
عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی اظهار داشت: باید فیلسوفانی -به معنای عام و به معنای نگاه فرانگرانه- باشند که بتوانند فهم دقیقی از فلسفه علم داشته باشند.
وی تصریح کرد: ما علم دینی را یکی از پاسخها به رویکردهای چهارگانه نسبت علم و دین میدانیم؛ دیدگاه اول دیدگاه ناسازگاری یعنی تعارض علم و دین است.
وی افزود: دیدگاه دوم دیدگاه استقلال است یعنی ساحت دین و ساحت علم جدا هستند و روی هم تاثیر نمیگذارند. پس علم دینی معارضه ناسازگارانه علم و دین نیست؛ یکی از پاسخها به مشکل نسبت علم و دین است.
دکتر حسنپور درزی اضافه کرد: دیدگاه سوم دیدگاه سازگاری یعنی ملازمت و سازگار بودن است؛ دیدگاه چهارم نسبت استقلال دین و علم با تاثیر بر یکدیگر است.
وی گفت: سوالی که مطرح میشود این است که تعارض علم و دین تعارض ذاتی است یا خیر و آیا تعارض غیر ذاتی اما تاریخی است یا خیر.
استاد دانشگاه علامه طباطبایی شرح داد: منطق ظهور علم، کوشش طولانیِ فرایندیِ متقابلی است؛ هر جامعهای دست به کوشش عقلی و نظری بزند -در یک فرایندی که هم نظری است و هم دشوار- میتواند به آن دست پیدا کند.
وی یادآور شد: برای اینکه بدانیم علم دینی امکانپذیر است یا خیر باید مشخص کنیم مراد ما از علم دینی چیست و تعارض علم و دین چگونه است؛ باید بگوییم تعارض ذاتی نیست و اگر بگوییم تعارض تاریخی است یعنی میتواند در ظرف دیگر و در زمان دیگر اتفاق بیفتد.
دکتر قاسم پورحسن درزی اذعان کرد: آقای جوادی میگوید اصل مناقشه، تعارض نیست؛ پس اصل مسأله به استقلال بازمیگردد. استقلال یعنی دین تنها ارزش و علم تنها دانش به ما میدهد.
وی افزود: دین میتواند روش بدهد اما عمده روشها مربوط به علم است؛ اگر دین همانند علم، دانش هم به ما بدهد، ما مفروضاتی از جمله تراوط و تراون پیشفرضهای علمی و دینی، تراوط میان معرفت دینی و معرفت علمی، تراوط میان گزارههای علمی و گزارههای دینی، تراوط میان قلمرو دینی و قلمرو علمی، تراوط میان زبان علم و زبان دین و ... را میآوریم.
حسنپور درزی ادامه داد: اگر دین و علم هر دو دانش بدهند، گزارههای تولیدی آنها در تعارض خواهد بود به عنوان مثال علم میگوید یک آسمان وجود دارد و دین میگوید هفت آسمان هست.
وی بیان داشت: اگر بگوییم دین تنها متولی ارزش است و علم متولی دانش است، تعارضی به وجود نمیآید؛ یعنی هر کدام عهدهدار ساحتی متفاوت هستند. دیدگاه سوم این است که دین مشوق علم و انگیزاننده عالم و معلم است.
وی ابراز کرد: سروش میگوید دین هم دانش دانش تولید میکند و هم کلیات و قوانین را بیان میکند و میگوید اگر همه متفکرانی که در درون جامعه اسلامی هستند و از سرچشمههای دینی تغذیه میکنند، هنری شکل دهند، آن هنر، هنر اسلامی است.
قاسم پورحسن خاطرنشان کرد: فرضیهها آغاز علم نیستند بلکه اصول و قواعدی هستند که ما را به سمت فرضیه و بعد نگاه خودگرایانه تجربه میدارد.
وی تشریح کرد: در کل ده نظریه مانند نظریه سنتگرایی، غربستیزی، فقهگرایانه و ... در این باب وجود دارد؛ بنده نظریه شراکت در علم را بیان میکنم یعنی اگر متفکران ایرانی که در درون دنیای اسلام به سر میبرند، تا زمانیکه دانشی را سامان ندهند ما نمیتوانیم ادعای علم دینی کنیم. ممکن است دانش سامانداده شده دانش تجربی باشد همانطور که ابن سینا هم دانش تجربی، طبیعیات و هنر را سامان داده است.
این استاد دانشگاه علامه طباطبایی تصریح کرد: سروش به دنبال این است که علم چگونه در فهم دینی تاثیر میگذارد و بنده میگویم ساحت دین با ساحت علم استقلال دارد اما مانند رابطهای ریاضی و فیزیک. امروزه به علم دانش تفننی میگویند زیرا گفته میشود تنها در خدمت فرمالیست ریاضی است.
وی اظهار کرد: بنده میگویم دین بر علم تاثیر میگذارد و بیان میکنم منطق ظهور علم فیالنفسه دارای موضوع، روش و فانکشنی است که در اختیار ما نیست و هرگاه درون منطق دست به کوششی بزند، خواه یا ناخواه سبب تولید علم میشود.
دکتر پورحسن درزی عنوان کرد: در سایتبنده به آدرس ghpourhasan.ir بررسیهای بسیاری وجود دارد و علاقمندان میتوانند برای اطلاعات بیشتر و پژوهش به آن مراجعه کنند.
خبرنگار: میرزایی
عکس: محمدی