دکتر ابراهیم محمودآبادی عضو هیات علمی بازنشسته گروه ریاضی دانشگاه بوعلیسینا در گفتگوی اختصاصی با خبرنگار بسنا اظهار کرد: بنده یک جانباز ویلچری که در سوم خرداد سال ۶۱ از ناحیه ستون فقرات تیر خوردم و اکنون ۳۸ سال است که دوست آشنایی بهنام ویلچر دارم.
وی تشریح کرد: در سال ۵۹ که حمله عراق بر ایران شروع شد، ارتش چند عملیات انجام داد؛ دو عملیات یکی در آذرماه و دیگری در ۱۵ دی که ارتش به همراه گردانی از سپاه انجام دادند و هر دو منجر به عدمالفتح و شکست شد که در نتیجه این باور بر ارتش و سپاه غالب شد که ما در مقابل تجهیزات مدرن عراق کاری نمیتوانیم انجام دهیم.
محمودآبادی ادامه داد: عملیات دیگری که در سال ۶۰ با استفاده از سپاه همدان انجام شد، مقداری روحیهبخش بود؛ عملیات بعد که استارت کار را زد، عملیات طریقالقدس بود که سپاه و ارتش توانستند با همکاری هم تنگه چزابه را از دست عراق درآورند که تنگه بسیار مهمی بود.
وی در ادامه عنوان کرد: روی هم رفته بچههای ما به یک خودباوری رسیدند که ارتش عراق شکستناپذیر نیست؛ بنابراین طرح یک عملیات گستردهای ریختند و عملیات گستردهای را در غرب شوش انجام دادند که منجر به عملیات بزرگ فتحالمبین شد که تا نزدیکی مرز کشور پیش بروند. همچنین در این فاصله عملیات بیتالمقدس را شروع کردند.
دکتر محمودآبادی خاطرنشان کرد: عراق، خرمشهر را طوری با مین و انواع و اقسام موانع تجهیز کرده بود که عبور از آنها از هر طرف غیرممکن بود؛ در داخل شهر هم یک سری موانع از ماشینها به صورت عمودی چیده بودکه حتی نیروهای هوابرد هم نمیتوانستند کاری انجام دهند. این بود که صدام گفته بود اگر خرمشهر را ایرانیها بتوانند آزاد کنند، من کلید بصره را به آنها میدهم.
وی بیان داشت: الحمدلله با توفیقی که خداوند داد و با هوشیاری که نیروهای ما پیدا کردند، نیروهای ما عملیات را طوری سامان دادند که اول شلمچه را گرفتند بعد از پشت یعنی از منطقه خودشان، به خرمشهر حمله کردند که این باعث شد که نیروهای دشمن مستاصل شوند. تنها راه ارتباطی آنها یک پل ارتباطی از بصره به خرمشهر بود که ماموریت گردان ما انهدام این پل بود.
ابراهیم محمودآبادی تبیین کرد: عملیات گرفتن شلمچه چون خیلی سنگین بود، یکی دو روز زمان برد و باعث شد عملیاتی که قرار بود ما شب انجام دهیم، ساعت ۸ صبح روز سوم خرداد انجام دهیم و به ما دستور دادند تنها راه ارتباطی عراق را از بصره به خرمشهر قطع کنیم.
وی افزود: ما در روز در زیر دید دشمنانی که مجهر در سنگرها کمین کرده بودند و انواع و اقسام تجهیزات را در اختیار داشتند، عملیات را شروع کردیم که این باعث شد نیروهای عملکننده ما دچار آسیب شدیدی شوند که من هم در آن زمان تیر خوردم و بیهوش شدم اما بچههای ما ادامه دادند و توانستند پل را منهدم کنند و از ساعت ۱۰ صبح روز سوم خرداد خرمشهر در محاصره کامل درآمد و عراقیها راهی جز تسلیم نداشتند.
دکتر ابراهمیم محمودآبادی تشریح کرد: وقتی بنده بیهوش شدم، بنده را به بیمارستان صحرایی و از آنجا به بیمارستان گلستان اهواز منطق کردند. وقتی من برای چند دقیقه به هوش آمدم، ساعت ۸ شب بود و رادیو اعلام کرد خرمشهر آزاد شد که من این جمله را شنیدم و بازهم بلافاصله بیهوش شدم؛ وقتی برای بار دوم به هوش آدم در بیمارستان امیرالمومنین تهران بودم که در آنجا ۴ ماه بستری بودم و پس از آن حدود یک سال در آسایشگاه بودم تا اینکه به همدان برگشتم و به عنوان کارشناس در دانشگاه بوعلیسینا مشغول به کار شدم.
وی تاکید کرد: عملیات بیتالمقدس از این لحاظ مهم است که یک کار نشدنی بود و خدا کمک کرد و شدنی شد؛ امام هم در صحبتهای خود فرمودند خرمشهر را خدا آزاد کرد و ما این را لمس میکردیم.
عضو هیات علمی بازنشسته دانشگاه بوعلیسینا متذکر شد: با تجهیزات و نیروهایی که دشمن چیده بود، از لحاظ عقلی امکان نداشت که خرمشهر را بتوان فتح کرد اما ما با توکل برخدا و تاکنیکهای ویژه و طرحریزی دقیق و مناسب توانستیم موانع را دور بزنیم وباعث شد طرح جداسازی عربستان از ایران و تصاحب نفت که دشمن چیده بود و میخواست ایران را قطعه قطعه کند انجام نشود و دشمن مستاصل شده و کل نیروهای خود را حتی در غرب کشور هم به عقب بکشد.
وی خاطرنشان کرد: متاسفانه در عملیات بعدی که عملیات رمضان بود، عراق به تاکنیکهای ایران پی برد و با کمک کشورهای دیگر، ایران نتوانست موفق شود.
محمودآبادی تصریح کرد: در عملیات بیتالمقدس ما توانستیم حدود ۱۶ هزار اسیر بگیریم. دقت کنید که چقدر روحیه عراقیها ضعیف شده بود که خودشان دسته دسته خودشان را تسلیم میکردند. همچنین تعداد زیادی تجهیزات به عنوان غنیمت دست ایرانیها افتاد؛ در واقع این عملیات ستون فقرات نظام عراق را شکست و منجر به باختن روحیه سربازان عراقی شد اما متاسفانه نیروهای کشورهای دیگر مانند روسیه که اکنون دوست ماست، کمکهایی کرد تا ایران در عملیاتهای بعدی نتواند موفق شود. البته در عملیاتهایی مانند والفجر ۸ ایران موفق بود و توانستیم بدون اینکه حتی ۱ متر از زمینهای کشورمان را به دشمن بدهیم، به مرزهای خود حاکم شده و سرافراز بیرون آییم.
وی عنوان کرد: اگر باز هم آن اتفاقات بیفتد بنده باز هم همان کارها را انجام خواهم داد.
دکتر محمودآبادی تاکید کرد: صحبت من به جوانانی که روزهای جنگ را ندیدهاند این است که اتحاد و ابتکار بهترین رمز موفقیت است؛ شما در عملیاتهای طریقالقدس، بیتالمقدس و فتحالمبین میبینید که ارتش و سپاه باهم کار کردند. به علاوه اینکه مردم عادی هم از شهرهای مختلف امکانات و تجهیزات را به ما رساندند.
وی یادآور شد: اگر ما وحدت داشته باشیم و به حرف رهبری گوش دهیم و فرمایشات ایشان را به عنوان ستون حرکات در نظر بگیریم، همیشه موفقیم؛ اگر این اتحاد از بین برود و نسبت به رهنمودهای رهبری بیتفاوت باشیم، هیچزمان به موفقیت نمیرسیم.
ابراهیم محمودآبادی متذکر شد: در عملیات مرصاد تمام کسانی که در کشور بودند، تمام اقشار جامعه حتی کسانی که فکر نمیکردیم مغازههای خود را بستند و راهی جبهه شدند و گفتند وقتی کشور در خطر است، ما هستیم.
وی تبیین کرد: مطمئنا هر اتفاقی که بیفتد اگر ملت ما احساس کنند وجودشان ضروری است، کوتاه نمیآیند و حضور خواهند داشت؛ در همین بحران کرونا تمام کشور از کوچک تا بزرگ بسیج بودند تا به کسانی که نیازمند هستند و از این بیماری آسیب دیدهاند، کمک کنند. همه اینها نشاندهنده این است که مردم ما آنقدر اتحاد دارندکه هیچ زمانی ما کم نمیآوریم.
دکتر ابراهیم محمودآبادی گفت: خوشبختانه ما توانستهایم دوران بحران را پشت سر بگذاریم و به مرحله خودباوری برسیم؛ به عنوان برادر کوچکتر از دوستانی که در حوزه آموزش هستند، خواهش میکنم هر کاری از دستشان برمیآید، انجام دهند.
وی اضافه کرد: اینکه ما بتوانیم با کار و پشتکار خودمان در آزمایشگاهها، حوزههای علمیه، دانشگاهها و ... بیشتر فعالیت کنیم میتوانیم موانع کوچکی که اکنون بر سر راه داریم را پشت سر بگذاریم. اگر این راه ادامه پیدا کند و دانشمندان ما همت بیشتری به خرج دهند و همچنین با محوریت سخنان رهبری، انشاالله به خودکفایی کامل خواهیم رسید و آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند.
عضو هیات علمی بازنشسته دانشگاه بوعلیسینا در پایان ابراز کرد: بنده از روابط عمومی دانشگاه بوعلیسینا تشکر میکنم که این وقت را در اختیار من گذاشت تا بتوانم خاطراتی از دوران دفاع مقدس را به دوستان بگویم.
خبرنگار: میرزایی