امیرحسین آمرهای دانشجوی مکانیک دانشگاه بوعلیسینا، در یادداشتی ورزشی که برای بسنا ارسال کرد، پیرامون "پیروزی، استقامت، سرافرازی" سخن گفته است.
متن این یادداشت به شرح زیر است:
یک پایان تلخ بهتر از تلخی بیپایان است. این جمله برای ما یادآور خاطرات بسیاری در جامعه است. با کمی تأمل درمییابیم که گاهی اوقات یک حادثه تلخ هرچند ناگوار میتواند پایانی بر ناکامیها باشد. اما چه زمانی تلخی یک حادثه اثری مخرب روی انسان میگذارد؟ اتفاقات ناخوشایند زمانی دردناکتر میشوند که پایانی نداشته باشند. در واقع ممکن است فرد یا جامعه آنقدر درگیر این تلخیها شوند که دیگر راهی برای رهایی و پایان دادن به این تلخیها وجود نداشته باشد. همواره در طول تاریخ معضلات اخلاقی، سیاسی و اقتصادی بسیاری وجود داشته است که پادشاهان زمان و رئیس جمهوران وقت سعی در کنترل آنها داشتهاند. این مشکلات و تلخی ها تنها محدود به سیاست و اقتصاد نمیشود، بلکه همواره حوادث تلخ در زمینههایی چون اجتماعی، فرهنگی و حتی ورزشی وجود داشتهاند.
وقتی صحبت از ورزش میشود ذهن بسیاری از مردم ایران و جهان به سمت هیجان، شور وشوق، استرس، پیروزی و حتی شکست سوق داده میشود. اما ورزش در عین شور و اشتیاق و شادیهایش، حوادث تلخی در طول تاریخ در پی داشته است. با اختلاف میتوان گفت بیشترین میزان این شیرینی و تلخیها در فوتبال روی داده است؛ ورزشی که به قول خیلیها قرار بود فقط یک سرگرمی باشد اما امروزه بسیاری از مردم نمیتوانند حتی یک لحظه بدون آن زندگی کنند.
فوتبال در ایران یادآور خاطرات تلخ و شیرین زیادی است همچون صعود به جام جهانی، پیروزی مقابل آمریکا در جام جهانی، پیروزی و شکست در شهرآورد و همچنین این ورزش برای بسیاری از مردم یادآور گل خاطره انگیز خداداد عزیزی به استرالیا است. در همدان اما این ورزش از روزهای اوجش فاصله زیادی گرفته است. مردم هگمتانه همواره امید داشتند که در سطح اول فوتبال ایران شاهد درخشش تیمهای خود باشند. امیدی که حالا تبدیل به آرزویی شده است که خیلیها دستیابی به آن را غیرممکن میدانند. در فوتبال همدان همواره تیمهای با اصالتی چه در سطح نونهالان و نوجوانان و چه در سطح بزرگسالان وجود داشتهاند. از جمله این تیمها میتوان از الوند همدان، شهرداری و مهمتر از همه پاس همدان نام برد؛ تیمی که نام بسیاری از ستارگان فوتبال ایران از جمله جواد نکونام و آرش برهانی را درخود جای داده است. صحبت از باشگاهی است که در فوتبال ایران عناوین زیادی کسب کرده است و در بسیاری از مواقع باعث افتخار مردم ایران در سطح آسیا شده است.
باشگاهی که در سال۱۳۳۲سنگ بنای بنیانگذاری اش در تهران و به دست عدهای از افسران شهربانی و دانشجویان دانشکده افسری گذاشته شد و تا سال۱۳۴۲شهربانی نام داشت. پاس در همان سال۱۳۳۲به مقام نایب قهرمانی مسابقات نیروهای مسلح ایران دست یافت، در آن سالها اکثر هواداران فوتبال طرفدار یکی از سه تیم تاج، دارایی یا شاهین بودند. در۱۷تیر۱۳۴۲با تلاش جمعی از دوستداران ورزش باشگاه با نام پاس به ثبت رسید.
نخستین بازی رسمی پاس در سال۱۳۴۳برابر تیم فوتبال کوروش انجام شد و با نتیجه۱-۱به پایان رسید. این باشگاه پس از شرکت در مسابقات رسمی و غیررسمی مختلف،آماده حضور در جام منطقهای شد. در دو سال حضور در جام منطقهای این تیم دو مقام نایب قهرمانی به دست آورد. با تأسیس جام تخت جمشید در سال۱۳۵۲که معتبرترین جام فوتبال ایران بود پاس در تمام ادوار این رقابتها شرکت کرد و توانست در ۲دوره آن به قهرمانی برسد. پس از این دو قهرمانی پاس همراه پرسپولیس پرافتخارترین باشگاه فوتبال ایران بود.
این باشگاه پس از ۳سال مقام سومی و چهارمی، در سال های ۱۳۵۵و۱۳۵۶قهرمان جام تخت جمشید شد. جام تخت جمشید ۱۳۵۷با انقلاب همزمان شد و نیمه کاره ماند. پاسیها پس از انقلاب افتخارات زیادی کسب کردند. آنها در سال۱۳۷۱قهرمان جام باشگاههای آسیا شدند و پس از استقلال که دوبار این عنوان را کسب کرده است به دومین تیم تاریخ ایران تبدیل شدند که به این مهم دست یافته است.
پاس پس از تلاشهای فراوان سرانجام دوم بهمن ماه۱۳۷۱با نتیجه یک بر صفر از سد الشباب عربستان گذشت و قهرمان آسیا شد. در آن زمان فیروز کریمی سرمربیگری پاسیها را برعهده داشت. ده روز پس از این بازی پاس در فینال لیگ آزادگان با درخشش بهزاد غلامپور در ضربات پنالتی پرسپولیس را شکست داد و به قهرمانی رسید. باشگاه در آخرین روزهای خود در تهران روزگار خوبی را سپری نکرد. باشگاه در آخرین سال حضور در تهران پایان فصل در رتبه دهم قرار گرفت. آخرین بازی پاسیها در آن فصل برابر استقلال بود که۱-۱به پایان رسید.
پس از پایان فصل۸۶-۱۳۸۵پاس به شهر همدان منتقل شد. در ابتدا خبرهایی درباره غیر قانونی بودن این انتقال منتشر شد. اما بعدها اعلام شد باشگاه بدون دریافت هیچ مبلغی به شهدای همدان هدیه شده است. در ابتدا قرار بود باشگاه با نام شهدای الوند به همدان منتقل شود، اما در نهایت پاس همدان نام گرفت. انتقال پاس به همدان زمینه ساز انتقال صبا به قم و پیکان به قزوین شد، فروپاشی پاس تهران و ایجاد پاس همدان که نخستین تجربه طرح انتقال باشگاههای تهرانی به شهرهای دیگر بود، یک جنجال در رسانههای ایران به وجود آورد و مخالفان بسیاری داشت.
این اتفاق سبب شد فوتبال بار دیگر حیرت مردم را برانگیزد. پاس از زمان حضور در همدان مدت بسیار کمی در لیگ برتر حضور داشته و در اکثر مواقع در رفت و آمد بین لیگ دسته اول و دسته دوم کشور بوده است. سوالی که برای فوتبال دوستان پیش میآید این است که اکنون از آن تیم پرمهره و پرافتخار چه باقی مانده است؟آیا پاس توانایی صعود به لیگ برتر و درخشش در سطح اول فوتبال کشور را دارد؟ چگونه ممکن است قهرمان ایران و آسیا به این روزگار دچار شود؟ با کمی توجه درمییابیم این باشگاه که افتخارات زیادی به دست آورده، سرنوشت تلخی نیز داشته است. سرنوشت تلخی که این روزها پاسیها را در لیگ دسته دوم کشور قرار داده است. اما دردناکتر از این تلخی بیپایان بودن آن است. تلخی که گریبان پاس را گرفته، هنوز پایانی نداشته است. هرچند باشگاه پاس شرایط مساعدی ندارد اما هنوز مردمی وجود دارند که قلبشان برای باشگاه میتپد.
قطعا یکی از دلایل و شاید تنها دلیلی که باعث ایستادگی پاس در برابر سختیها شده است، اصالت این باشگاه است و مردمی که حاضرند برای باشگاه خیلی چیزها را فدا کنند و امید دارند که با تلاش بیوقفه و پیگیری و نظارت مسئولین پاس به لیگ برتر صعود کند و با قهرمانی هایش به تلخیها پایان دهد.