به گزارش خبرنگار بسنا، دکتر یعقوب محمدیفر رئیس دانشگاه بوعلیسینا در نشست تخصصی آسیبشناسی وحدت حوزه و دانشگاه، اظهار داشت: برای حوزه میتوان حداقل هزار سال تاریخ در نظر گرفت. حوزهها به نوعی روشنکننده و نگهدارنده آن شمعها بودند، ولی دانشگاه یک پدیده مدرن است.
وی افزود: دارالفنون را که دانشگاه نمیدانیم محل کسب فنون است؛ اگر دانشگاه را در معنای مدرن آن در نظر بگیریم، دانشگاه تهران در سال ۱۳۱۳ تاسیس شده و کمتر از ۹۰ سال سابقه دارد. در دانشگاه مدرن کاملا ویژگیهای غربی وارد شد، هرچند عدهای معتقدند هم دانشگاه و هم حوزه پدیدههای غربی هستند. حوزه را از عرب و اسلام میدانند و دانشگاه را از غرب میگویند؛ بین اینها یک نقطه فاصله است اما ما میگوییم خیر، ریشههای آن در جوامع خودمان بوده و تداوم پیدا کرده است.
محمدیفر خاطرنشان کرد: جالب است که منابع ابتدایی حوزه و دانشگاه هردو غیرمحلی است. منابع حوزه عربی و دانشگاه هم منبع لاتین دارد. ما اعتقاد داریم وقتی بشر به رشد میرسد ابتدا به آگاهی رسیده و پس از مدتی به خودآگاهی میرسد. در تعالیم ما گفتار بزرگان از خدا و ائمه در مورد خودشناسی و معرفت صحبت شده است.
وی اضافه کرد: مرحله سوم که ما را کنار هم قرار داده، خودآگاهی معتقدانه است، که میخواهیم از نهاد حوزه و دانشگاه اعتقادی داشته باشیم. این نشان میدهد ما در مسیر رشد قرار داریم، در واقع هرچند بسیاری این اعتقاد را پدیدهای وارداتی میدانند، ولی پاسخ منفی است، چراکه این پدیده، کاملا ایرانی و اسلامی است؛ از قرن ۶ و ۷ هجری نقادان را داشتیم که نقد و بررسی می کردند، بنابراین به این موضوع باید از زاویه دیگری نگاه کرد.
رئیس دانشگاه بوعلیسینا گفت: شاید بتوان سابقه همکاری حوزه و دانشگاه را به سال ۱۳۴۶ برگرداند که حضرت امام در پاسخ به نامه دانشجویان اروپا ارائه کردند؛ قطعا آن نامه یک نامه تاریخساز بود، اما فراتر از آن، بعد از شهریور ۱۳۲۰ نخستین تشکلها در دانشگاهها شکل گرفتند، مانند تشکل اسلامی دانشجویان. هرچند قبل از ۱۳۲۰ هم وجود داشت اما به جهت قدرت رضاخانی نمیتوانست نفوذ و ظهور پیدا کند.
وی در ادامه بیان داشت: در آن سالها که دانشگاه تاسیس شده بود، این جریان در مقابل جریانهای مارکسیسم و ... که آن زمان در دانشگاهها شکل گرفته بود، نگرانی خانوادهها این بود که فرزندانشان وارد دانشگاه میشوند و فرزندان نیز دغدغه داشتن نخستین تشکلهای اسلامی در دانشگاهها را داشتند.
دکتر محمدیفر عنوان کرد: در کلام حضرت امام در سال ۱۳۴۸، در کتاب ولایت فقیه صفحه ۱۳۷ میفرمایند: "بله آن آدمهای بیعرضه از عهده تشکیل و ادامه حکومت برنمیآیند چون انقدر بیعرضهاند که قلم هم نمیتواند به کار ببرند قدمی هم در هیچ کجا برنمیدارند". این صحبتها در آن سال و در این کتاب چاپ و مطرح میشود.
وی بیان داشت: اگر این روند را ادامه دهیم، در آن سالها حضور افراد حوزوی در دانشگاهها میبینیم، مانند شهید مطهری، شهید باهنر و ... در کنار افرادی مانند شریعتی و ... کانونی را ایجاد کرده بودند که بین روحانیون و دانشگاهیان مشترک بود، البته با آمدن شهید مفتح در دانشگاه تهران و افراد دیگر این موضوع شکل دیگری به خود گرفت.
محمدیفر همچنین تشریح کرد: در بین دانشگاهیانی که با حوزه در ارتباط بودند، دو گروه داریم، گروهی علوم تجربی هستند، مانند دکتر حسابی و مرحوم بازرگان و ... اینها علوم پایه را منبع اتصال قرار داده بودند. عدهای از اندیشمندان هم علوم انسانی را پایه قرار دادند، مانند حمید عنایت، حسین نصر و افراد دیگر. در مقابل این طیف افرادی بودند که اسلام بدون روحانیت را تبلیغ میکردند در همین سالهای پیش از انقلاب اگر بخواهیم تاریخشناسی کنیم، این اتفاقات افتاده و افرادی دینستیز بودند و اسلام را منهای حکومت تعریف میکردند.
رئیس دبیرخانه دائمی وحدت حوزه و دانشگاه استان همدان تاکید کرد: وحدت حوزه و دانشگاه در عمل اتفاق افتاده است، همین برنامههای مشترکی که داریم و ارتباطات دیگری که هست و حضور نمایندگان محترم مقام معظم رهبری در دانشگاهها و وجود دروسی مانند دروس معارف، اخلاق و مسائلی از این دست، زمینه حضور فیزیکی این مسئله را فراهم کرده و در واقع مشکلی از این جهت نداریم.
وی گفت: کتابی تحت عنوان گفتارهایی درمورد تعامل حوزه و دانشگاه که وزارت علوم در سال ۱۳۹۴ چاپ شد و افرادی همچون احمد احمدی، خسرو باقری و ... در این کتاب قلم زدند، به عنوان کتابی که میتواند در تحکیم وحدت حوزه و دانشگاه موثر باشد. اما بحثی که ما داریم و در این حوزه کمتر به آن توجه شده این است که آیا نحوه ارتباط ما در همه علوم است یا صرفا فقط در علوم انسانی؟ وحدت را یک عده میگویند شکل گرفته و تمام شده و الان داریم، یک عده هم میگویند سوری است و فقط در درسهای دانشگاه است؛ یک عدهای هم گفتند دو خط موازی است که بهم نمیرسند.
یعقوب محمدیفر اضافه کرد: اگر بحث فیزیکی را که مطرح کردیم کنار بگذاریم، باید بدانیم در چه چیزهایی نیاز به وحدت داریم؟ حالا که در وحدت فیزیکی به نتیجه رسیدهایم، وحدت سیاسی و موضوعی باید هدف ما باشد؛ در وحدت موضوعی، در حوزه علوم انسانی بیشترین بحثها را میتوانیم داشته باشیم، البته در اینکه بحث استقلال حوزه و دانشگاه به عنوان یک دغدغه جدی باید برای ما مطرح باشد نیز شکی نیست.
وی ادامه داد: گفتگوی حوزه و دانشگاه در یک مجرا و در جهت بومیسازی و اسلامیشدن دانشگاهها به شدت باید تقویت شود. در سالهای پیش مجلهای تاسیس شد به عنوان شهر ایرانی اسلامی، در هیات تحریریه نشریه مینشستیم، مقالهای میامد در انتها ایرانی اسلامی نوشته شده بود، در واقع منظور این نیست که ایرانی اسلامی را تکرار کنیم.
دکتر محمدیفر افزود: متاسفانه در خیلی جاها وارد صورت موضوع شدیم و باعث شده از اصل موضوع دور شویم؛ باید در وحدت تقسیم کار وارد شویم، در این بین به کرسیهای آزاداندیشی و نظریهپردازی باید توجه شود، شاید ورود به بعضی مسائل به روحانیت آسیب بزند و شاید نیاز نباشد دانشگاه به بعضی مسائل ورود پیدا کند، اما اینها میتوانند به صورت شبکهای عمل کنند.
وی در نهایت گفت: دانشگاههای کشور به شکل یک شبکه میتوانند دربیایند، تیمهای مشترک شکل بگیرد و کارهای مشترک انجام شود و در نهایت آن چیزی که باید به آن تاکید کنیم تعلیم و تزکیه همگام باهم است؛ البته یکی از اهداف خلقت بشر نیز بحث تزکیه انسان بوده است و در کنار آن علم و دانش و اگاهی معنا پیدا کرده است.
خبرنگار: اسماعیلی