به گزارش خبرنگار بسنا، دکتر حسین محققی دانشیار گروه روانشناسی دانشگاه بوعلیسینا در جلسه سوم سلسله وبینارهای توانمندسازی زوجین با موضوع جایگاه هیجانات در زندگی زناشویی که به همت بنیاد ملی نخبگان استان همدان برگزار شد، ضمن تشکر از بنیاد نخبگان استان همدان گفت: وقتی به مسیر طلاق نگاه میکنیم، متوجه میشویم، در ابتدا طلاق به صورت ذهنی رخ میدهد یعنی فرد با خود خودگوییهای منفی را آغاز میکند. اگر پشت خودگوییهای منفی، حالت انزجار شکل بگیرد، به مرور زمان باعث میشود فرد از طرف مقابل خود در ذهنش فاصله بگیرد. در طلاق، اول ذهنها از هم جدا میشوند. بعد از طلاق ذهنی، به مرور زمان طلاق دیداری-شنیداری آغاز میشود یعنی فرد، طرف مقابل خود را نمیبیند و نمیشنود و تغییرات او را متوجه نمیشود. پس از آن طلاق کلامی رخ میدهد یعنی فرد با طرف مقابل حرف نمیزد که همین امر طلاق عاطفی را به همراه خواهد آورد. پس آنها به ترتیب طلاق جنسی، طلاق جسمی و طلاق قانونی رخ میدهد.
محققی تشریح کرد: بسیاری از افراد از ما روانشناسان میپرسند از کجا بدانیم طرف مقابل زندگیِ ما دوستمان ندارد؟! در پاسخ باید گفت آدمی که شما را دوست ندارد، با شما درددل نمیکند یعنی حرفی را با شما در میان نمیگذارد و تنها درباره مسائل روزمره صحبت میکند. دومین علامت این است که در گفتگوها همیشه شما را مقصر میداند و انگشت اتهام او به سمت شماست.
وی ادامه داد: سومین ویژگی آدمی که شما را دوست ندارد این است که تنهایی را به کنار شما و با شما بودن ترجیح میدهد. ویژگی بعدی این است که در بحثها و دعواها به شما و یا خانواده، علایق، تواناییها، ارزشها، سواد کار شما بیاحترامی میکند. همچنین شخصی که شما را دوست ندارد، بحث را تمام نمیکند و آن را ادامه میدهد.
دکتر محققی افزود: کسی که شما را دوست ندارد، به شما توجه ندارد و نگاه نمیکند. همچنین در مشاجرات سعی نمیکند شما را آرام کند. ویژگی بعدی این است که طرف مقابل، از شما در برابر خانواده دفاع نمیکند. علامت بعدی این است که برای او مهم نیست چند روز است که با شما حرف نزده است؛ باید بدانیم که حداکثر زمان قهر کردن نیم ساعت تا چهل و پنج دقیقه است.
دانشیار گروه روانشناسی دانشگاه بوعلیسینا در ادامه ابراز کرد: همچنین اگر فرد مقابل به سمت شما نمیآید و یا هیچگونه شفقت و مهربانی نسبت به شما نشان نمیدهد، میتوانیم برداشت کنیم که فرد مقابل دوستتان ندارد.
وی در پاسخ به "در تعارض چه باید کرد؟ " عنوان کرد: ما باید قوانینی داشته باشیم تا درست تعارض را حل کنیم؛ گام اول در حل تعارض این است که بتوانیم با هیجانات منفی خودمان کنار بیاییم. اگر روی هیجانات کنترل داشته باشیم، میتوانیم با مسیر را درست پیش برویم و کنار آمدن با هیجانات منفی یک مهارت است.
وی تاکید کرد: برای کنار آمدن با تعارض باید با احترام با فرد مقابل رفتار کنیم؛ تن صدا، کلماتی که به کار برده میشود، نوع استدلال، عدم توهین، تحقیر نکردن و ... از مصادیق احترام به فرد مقابل هستند. سعی کنید صبر کنید و خوب گوش دهید. وقتی تعارض در رابطه شکل میگیرد، سوتفاهمها بالاست پس در این زمان خوب گوش کن و بعد حرفهای طرف مقابل را انعکاس دهید.
دکتر حسین محققی افزود: در مرحله بعدی دیدگاهها، نیازها و احساسهای خود را بیان کنید. برای این کار، دیدگاه خود را به صورت مختصر بیان کنید، از کنایه بپرهیزید، گفتار و پندار را یکی کنید و احساس خود را به فرد مقابل بروز دهید.
وی تبیین کرد: در ارتباط عاطفی صمیمیت خود را چه به صورت کلامی و چه به صورت رفتاری نشان دهید؛ ایرادگیری، بیقراری، حالت تدافعی و در خود فرورفتگی مهاجمان صمیمیت عشق هستند و رابطه را خراب میکنند. زمانی که زندگی خوب پیش نمیرود، به کانون خاطرات مثبت مشترک خود برگردید. در کنار این موارد بد نیست که بازی نقشه عشقی را طراحی کنید. برای این کار ۲۰ سوال طراحی کنید و از همسرتان پرسید تا بدانید چقدر اشتراک دارید و چقدر همدیگر را میشناسید. سعی کنید از ویژگیهای مثبت همسر خود یک صندوقچه ذخیره برای خود داشته باشید و هنگام صحبت با او از قاعده ۵ به علاوه یک استفاده کنید یعنی ۵ ویژگی خوب او را بیان کنید و در کنار آن یک ویژگی منفی را هم بگویید. رابطه عاطفی صمیمی خود را با گفتار، رفتار، احترام، حمایت و کمک و زمان مشترک توسعه دهید.
حسین محققی تشریح کرد: یک مدل تغییر برای افرادی که مقداری دچار تنش هستند عرض میکنم؛ با همسرتان گفتگویی داشته باشید و سه ویژگی همسرتان و سه ویژگی خودتان را که برای آن احترام قائلید و سه ویژگی که تغییر آنها باعث افزایش احترام میشود را بنویسید. برای شکلگیری رابطه فرد مقابل را ببخشید و گاهی چشمپوشی کنید.
عضو هیات علمی گروه روانشناسی دانشگاه بوعلیسینا بیان کرد: کتابی به عنوان هفت اصل برای زندگی کارآمد وجود دارد که هفت اصل زندگیساز را بیان میکند؛ برای این کار زوجین موفق را مورد مطالعه قرار دادند و مشاهده کردند که آنها اولا نقشه عشق خود را گسترش میدادند یعنی رویدادهای خوب را به یاد میآوردند. دوما همدیگر را تحسین و سپاسگذاری میکردند. سوما حتی در زمان قهر به جای فرار از هم به هم رو میکردند.
وی ادامه داد: چهارمین اصل این است که زوجهای موفق نفوذ همسر را روی خود گسترش میدهند و در کارها با همسر خود مشورت میکنند. پنجم مشکل قابل حل را حل میکنند. ششم با شناخت نیازهای هم پ صحبت در خصوص نیاز طرح شده بر بنبستها غلبه میکردند و هفتم خلق ارزش و هدف مشترک است.
دکتر حسین محققی خاطرنشان کرد: عاملی در این بین مدنظر قرار میگیرد و آن سواد عاطفی است. خودآگاهی عاطفی یعنی من عواطف و ویژگیهای عاطفی خود را بشناسم؛ بعد باید جملات مناسب با عواطف خود را پیدا کنم که این امر نیازمند داشتن سواد عاطفی است. در کل توانایی اندیشیدن، تشخیص دادن، اداره کردن، دریافتن و انتقال عواطف خود به طور مناسب به وسیله سواد عاطفی درک میشود که این عوامل تفکر، اعمال و مناسبات ما را شکل میدهند.
وی متذکر شد: سواد عاطفی یعنی درک درستی از موقعیت داشته باشیم و واکنش عاطفی مناسبی نشان دهیم؛ اگر خیلی احساساتی و مهربان و یا خیلی زمخت و خشن باشیم، سواد عاطفی نداریم.
دانشیار گروه روانشناسی دانشگاه بوعلیسینا اظهار داشت: برای اینکه افراد سواد عاطفی داشته باشند باید دو مرحله را طی کنند؛ اول شناخت احساسات و عواطف دیگران و خودمان است. برای شناخت احساسات و عواطف خود میتوانیم هر شب کارهای خوب و بد خود را یادداشت کنیم و از آنها درس بگیریم، از دیگران بخواهیم نظرشان را در رابطه با ما بگویند، از روانشناسان کمک بگیریم و کتابهایی در زمینه شناخت و احساسات مطالعه کنیم و برای شناخت عواطف و احساسات دیگران هم تست کردن آنها، مشاهده رفتار آنها و پرس و جو میتواند مفید باشد. دومین کار، کاربرد عواطف و احساسات است. نباید از بروز احساسات خود بترسیم و باید حتما آنها را بروز دهیم تا جنبه صمیمیت رابطه شکل بگیرد.
وی اضافه کرد: نکته دیگری که در سواد عاطفی مهم است، بحث نوازش کلامی یا احساسی یعنی بیان جملات متواضعانه در مواقعی که تنش زیادی در فضا موجود است میباشد. بیانی مطلوب است که مستقیم، اما مودبانه باشد. در این ساختار باید توجه کنید که احساسات خود را واضح و مستقیم بیان کنید، بدون داشتن حالا دفاعی به صحبتهای طرف مقابل گوش دهید و با یکدیگر حتی در مواقع ناراحتی و عصبانیت رفتاری توام با احترام داشته باشید.
محققی تاکید کرد: برای گفتگوی صریح باید اصولی را رعایت کنید؛ اول اینکه خواستهها، نگرانیها و آرزوهای خود را به زبان بیاورید. در میان گذاشتن صادقانه خواستهها، صمیمیت را بالا میبرد. به جای اشاره غیرمستقیم، خواستههای خود را به زبان بیاورید. دوم اینکه احساسات خود را بیان کنید. سومین اصل این است که حرمتشکنی نکنیم. وقتی در مورد خاصی نظر همسر خود را جویا میشوید، توجه و محبت خود را به او منتقل میکنید. این نشان میدهد که دانستن نظر او برای شما جالب و مهم است. چهارم اینکه با کلمات تحقیرآمیز فضای ارتباطی بین خود و همسرتان را آلوده نکنید. هر عبارتی را میتوان به طرق مختلف مطرح کرد و باید به بار معنایی کلمات توجه نمود. پس اظهارنظر کنید و عیبجویی نکنید.
وی افزود: اصل پنجم این است که به قصد آگاه شدن گوش دهید. از کلمه، اما و، ولی در گفتگوها استفاده نکنید. اصل ششم اینکه به علائم احساسی فرد مقابل خود در هنگام گفتگو دقت کنید لذا در این زمان همدلی بسیار اهمیت دارد. اصل هفتم این است که دو جانبه گوش دهید؛ گوش دادن دو جانبه یعنی هم به مسائل خود و هم به مسائلی که طرف مقابل شما بیان میکند، توجه کنید.
خبرنگار: میرزایی